۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

باید نگران بود

در مملکتی که پشت هر افشاگری یک توطئه وجود دارد باید همیشه نگران بود. پالیزدار به آقای رفسنجانی نامه می نویسد و طلب بخشش می کند. تا حالا فکر می کردم پالیزدار از جناح احمدی نژاد است و احمدی نژادی ها پشتش را خالی کرده اند.
چقدر مردم ایران از دروغ بیزار بوده اند و من خبر نداشته ام. چقدر دروغگویی بد شده است؟ کمتر کسی از مسوولین جمهوری اسلامی را می شناسم که دروغ نگفته باشد. حالا که قرار است فقط یک نفر تاوانش را بدهد باید نگران بود.
عجیب است که مملکت ما دیوان محاسبات و سازمان بازرسی هم داشته است . چقدر من بی خبر بوده ام؟ رییس دیوان محاسبات منصوب رییس مجلسی است که از شورای عالی امنیت ملی بیرون انداخته شد و رییس سازمان بازرسی کل کشور به شهادت خاطرات آیت الله منتظری یکی از مجریان کشتار تابستان 67 است. این همه تحول نگران کننده است.
مردمی که هر وقت به خیابان آمده اند جز خرابکاری کاری نکرده اند حالا شعر می خوانند، حرکات موزون می کنند و شبها تفریحات سالم پیدا کرده اند. این رفتارها مسالمت آمیزتر از آن هستند که واقعی باشند. از این رفتارها باید ترسید.
راستی منظور رفسنجانی در نامه اش به رهبر که بدون سلام شروع شده بود از بیل و پیل و چشمه چه بود؟چشمه کجاست و بیل دست کیست و چه پیلی در راه است؟



هیچ نظری موجود نیست: