۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

رهبری به مثابه مدیریت

رفیق ترکم (اهل ترکیه) تعریف می کرد که گروهی از مسلمانان تندروی ترکیه تحت عنوان گولان جماعت در حال رشد و جذب نیرو در سراسر جهان هستند. رهبر این گروه شخصی به نام فتح الله گولان است که در آمریکا زندگی می کند. این گروه حدودا یک میلیون نفر هستند که فقط سیصد هزار آنها در ترکیه زندگی می کنند و بقیه در کشورهای دیگر هستند( بیشتر در اروپا و آمریکا). اگر وضع مالی شما خوب باشد باید به گروه کمک مالی کنید و اگر احتیاج مالی داشته باشید گروه به داد شما می رسد. این جماعت نیازهایشان را حتی الامکان بین خودشان برآورده می کنند. از بین خودشان خرید می کنند و کارهایشان را به خودیها سفارش می دهند و حتی ازدواج هایشان هم با صلاحدید گروه انجام می گیرد. از حدود ده نفر دانشجوی ترکی که می شناسم هشت نفرشان عضو این جماعت هستند. فکر می کردم که دولت اسلامی ترکیه نمونه خوبی خواهد بود برای جمع بین اسلام و دموکراسی ولی شواهد نشان می دهد که نه تنها گولانی ها در دولت ترکیه نفوذ دارند بلکه خود اهالی دولت ترکیه هم دست کمی از گولانی ها ندارند. مثلا کمک هزینه های تحصیل در خارج از کشور لزوما به لایق ترین دانشجویان نمی رسد و تعداد زیادی از نور چشمی های دولت اسلامی ترکیه علیرغم کم سوادی بر سر این سفره نشسته اند. بهتر که مقایسه می کنم می بینم دولت اسلامی ترکیه تنها یک نسخه ارتقا یافته دولت احمدی نژاد است. بگذریم.
البته از حق نباید گذشت که این دو دولت در یک زمینه خیلی موفق بوده اند و بیشتر موفقیت خود را مدیون آن هستند و آن هم تربیت نیرو و کار گروهی است. نیروهای این دو دولت در هر دو کشور علیرغم سالها سرکوب و تحقیری که متوجه آنها بوده است مستمرا و منظما تشکیل جلسه داده اند ( مخفی یا علنی)، نیرو جذب و تربیت کرده اند و آنها را در کار تشکیلاتی وارد کرده اند. حالا آنها دارند استفاده می کنند و نتیجه تلاشهایشان را می بینند.
با توضیح بالا من نمی دانم چرا جنبش سبزیها این قدر اصرار دارند که نداشتن رهبر و سر خوب است و به نداشتن آن افتخار می کنند؟ داشتن رهبری لزوما به معنی استبداد فردی نیست. اصولا کدام کار یا پروژه بزرگ علمی ، اقتصادی، صنعتی و یا سیاسی بدون هماهنگی کامل و رهبری و مدیریت دقیق انجام شده و یا انجام پذیر است؟ فکر می کنم جنبش سبزیها نتوانسته اند بین رهبری و استبداد فردی تفاوت قائل شوند و در نتیجه از چیزی به نام مدیریت و ساختن سیستم غافل شده اند. مزایای مدیریت صحیح، قربانی این سوء تفاهم شده است. سبزها بهتر است به جای افتخار به نداشتن رهبری اعلام کنند که چون به دلیل اختلاف مسلک و مرام و عقیده و یاد نگرفتن کار گروهی نمی توانیم رهبری کسی جز اعضای گروه خودمان را بپذیریم ،ناچار شده ایم وانمود کنیم که نداشتن رهبری حسن جنبش سبز است.

۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

ایران نما

چه خوب بود اگر همه ایرانیهای واجد شرایط یک شناسه کاربری مطمئن داشتند و می توانستند به راحتی به صورت آن لاین در سایتی شبیه بالاترین رای بدهند و نتیجه آن را هم همان موقع ببینند. به این ترتیب دیگر نیازی به تظاهرات خیابانی و دور زدن تدابیر امنیتی نبود و این سایت می توانست آیینه رای و نظر مردم و بازنمونی از افکار عمومی به شیوه انتخابات باشد. این چنین رسانه ای از هر رادیو و تلویزیونی موثرتر است. مهم نیست که خیلی از ایرانیها به آن دسترسی نداشته باشند مهم آن است که مردم بدانند در صورت دسترسی به آن سایت می توانند آزادانه رای بدهند.وجود چنین امکانی دست کمی از کارکرد آن ندارد. چنین چیزی باید محل اعتماد افکار عمومی داخل و خارج ایران به طور همزمان باشد و نتایج آن قابل استناد. البته با عمق مشکلات فنی چنین کاری آشنا نیستم ولی آرزو بر جوانان عیب نیست.

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

یک حدس

این خانم رجبی که الآن مدتی از او خبری نیست چیزی می دانست و ما خبر نداشتیم. گفته بود که احمدی نژاد پدیده قرن است و ما باور نکرده بودیم. در پرونده احمدی نژاد همه جور جنسی پیدا می شود. برای پدرش که دو بار مراسم ختم و ترحیم گرفت! در شناسنامه اش شهرتی که منتسب به یهودیان است دیده شده است. در حلقه یاران او از جاعل مقاله و دکترا بگیرید تا زن کتک زن( این را امروز ساختم) حضور دارند. نوجوانان 16 ساله تحت حکومت او می توانند با قطعاتی که از بازار می خرند در آشپزخانه شان انرژی هسته ای آزاد کنند. رهبران جهان از او نوبت می گیرند و سبد در صف می گذارند تا رموز مدیریت از او بیاموزند. بقیه معجزات و کرامات او را خود بهتر می دانید. برای چنین پدیده ای حیف است که بدون شهادت از دنیا برود. خیلی ها از شهادتش مستفیض و متنعم خواهند شد و مشکل خیلی ها قابل حل خواهد شد به خصوص اگر در همین 22 بهمن باشد!. اصلا حیف است که نظریه توطئه دروغ باشد. این طوری قانع می شوم که دست کم تدبیری و عقلی در گردش امور جهان وجود دارد هرچند که در راه خیر نباشد. شر معقول از شر نا معقول بهتر است.