۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

جهان بینی سبز

هر اتفاق و رویدادی قبل از آنکه در عالم واقع و به شکل فیزیکی روی دهد در جهان ذهن شکل می گیرد و رشد می کند. هرچه این فکر و اندیشه روشنتر و شفافتر و دقیقتر باشد احتمال تحقق و بالفعل شدنش بیشتر خواهد بود. اگر برای یک سفر درست فکر نکرده باشید و پیش بینی های لازم را انجام نداده باشید دچار مشکل می شوید و یا دست کم فرصتهایی را از دست می دهید. به همین معنا ٬ مقدمه هر حرکت اجتماعی و تحول فرهنگی٬ سیاسی و اقتصادی نیز آماده کردن جواب برای حداقلی از پرسشهای بنیادی است. به نظرم فاصله زمانی بین حاصل شدن مجموعه ای سازگار از پاسخهای مناسب و امروزی برای آن پرسشهای بنیادی و تحقق نظام اجتماعی مبتنی بر آنها خیلی کوتاه و تابعی از سرعت فراگیر شدن و نشر این دسته از پاسخهاست.
شخصا بیشتر به آن دسته از پاسخها علاقمندم که تکلیف هویت ایرانیها و نقش آنها در دنیای کنونی و در نگاهی وسیعتر بایدها و نبایدهای انسان ( اعم از ایرانی و غیر ایرانی) امروزی را معلوم می کند و چون مهمترین حرکتی که در عرصه اجتماعی ایران به چشم می خورد به جنبش سبز مشهور شده است مایلم آن را جهان بینی سبز بنامم. در این جهان بینی باید نقش و جایگاه عقل و خرد انسانی ٬مذهب٬ زن٬اقلیتهای قومی و مذهبی و ... به شیوه ای که برای ایرانیها قابل فهم و قابل مصرف باشد تبیین گردد. من شخصا هنوز شاهد شکل گیری و بسط چنین جهان بینی ای نبوده ام و متاسفانه تلاشی هم برای آن ندیده ام. ذهنیت سکولار و اومانیست ( انسانگرا) غربی ها که بن مایه هایی قوی از مذهب در آن وجود دارد صاحب یک جهان بینی خاص خودش است که قادرشان می کند برای هر مساله اجتماعی و سیاسی و ... پاسخی سازگار با پاسخهای قبلی فراهم کنند. آخوندهای سنی و شیعه هم چنین جهان بینی ای را فراهم کرده اند و به هر سوالی در همان چارچوب جواب می دهند. البته تکلیف مومنان در قبول پاسخهای غیر عقلی و غیر عقلایی هم جزیی از همین جهان بینی است. جنبش سبز هم باید یک جهان بینی مشابه و مبتنی بر هویت سه پایه ایرانی ها ( فرهنگ ایرانی٬ فرهنگ دینی و فرهنگ غربی) فراهم کند و سعی در نشر و بسط آن کند. انتظار تحول پیش از آنکه برای حداقلی از پرسشهای بنیادی پاسخهای قابل مصرف برای اکثریت ایرانیها فراهم شود بیهوده است. این جهان بینی سبز باید به گونه ای باشد که هر ایرانی بتواند تصوری از زندگی و نقش خود در جامعه تحول یافته داشته باشد و حقوق و تکالیف خود در آن جامعه را به روشنی درک کند٬ جایگاه خودش را در مقایسه با دیگران بسنجد و راه رشد خود را بیابد. گمان اولیه من آن است که جهان بینی سبزباید با جهان بینی غربی متفاوت باشد ولی در عین حال بیش از آنکه شبیه جهان بینی آخوندی شود احتمالا اشتراکات زیادی با جهان بینی غربی خواهد داشت.

پ.ن: جهان بینی آخوندی را متفاوت از جهان بینی دینی یا اسلامی می دانم.