۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

امام زمان کجا را انتخاب می کند؟

1- دولت ولایت مدار احمدی نژاد مقدمه ظهور امام زمان است (اینجا) و فهرست نمایندگان مجلس را امام زمان امضا می کند (اینجا). حالا این دولت و مجلس قصد دارند تا همه مردم ایران را جیره خور کنند (اینجا). طرحشان خیلی بزرگ است و با زندگی میلیونها ایرانی سر و کار دارد ولی هیچ کس هنوز از جزئیات طرح اطلاع ندارد. تعداد خوشه ها و رقم پرداختی به خانوارها هنوز مبهم است وکسی تکلیف خود را نمی داند (اینجا). هنوز قرار است خوشه بندیها تغییر کنند (اینجا). سایت اصلاح اطلاعات اقتصادی خانوار هم که از کار افتاده است (اینجا).
2- اگر ساکن آمریکا باشید می توانید تنها با اضافه کردن یک افزونه به مرورگر اینترنتی خود و با وارد کردن زیپ کد (چیزی شبیه کد پستی ) منطقه ای که در آن ساکن هستید از وضعیت آب و هوای منطقه خود تا یک هفته آینده آگاه شوید. علاوه بر دما دست کم به 6 متغیر دیگر نظیر نقطه شبنم، رطوبت، سرعت باد و ...دسترسی خواهید داشت. می توانید پیش بینی ها را ساعتی دریافت کنید و ضمنا به اطلاعات آماری گذشته هم به شکل نمودار دسترسی دارید. اگر مایل بودید می توانید تصویر راداری جبهه هوای بالای سر منطقه تان را هم تماشا کنید (اینجا).می توانید همه این اطلاعات را روی موبایل هم دریافت کنید.
امام زمان مسوولیتهای زیادی دارد. باید عدالت را در جهان مستقر کند و بشر را تشویق به دانش اندوزی، اخلاق و محبت کند. برای این کار هم قطعا باید همه گونه دانش و فناوری در اختیار داشته باشد. مهم تر از همه ایشان نیاز به انبوهی از آدمهای متخصص خوشفکر و با وجدان و شرف و در یک کلام مومنین با عرضه دارد. نظام حکومتی ایشان باید بعد از ایشان هم سرپا بماند تا وعده های الهی بر روی زمین تحقق پیدا کند پس قرار نیست از معجزه استفاده شود. حالا با توجه به فقط دو مورد بالا( صرفنظرازهمه فجایع و افتضاحات دیگر در ایران و امکانات و آمادگیها در آمریکا) آیا امام زمان قصد دارد که بر جمهوری اسلامی تکیه کند؟ آیا امید بستن به چنین حکومتی جایز است؟ شما باور می کنید؟
به نظر من دعوت مردم آمریکا به اسلام و راه حق (که قاعدتا باید محبوب همه انسانها باشد) بسی راحت تر از حل مشکلات حکومتی جمهوری اسلامی ، سر و کله زدن با جماعت دولت احمدی نژاد و هدایت آنها به راه راست است. قوم یهود عربستان هم فکر می کردند که آخرین پیامبر از بین آنها خواهد بود.

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

سرانه تولید مقاله


در جریان وبگردیهای امروز علاقمند شدم تا سرانه تولید مقالات ISI را برای چند کشور استخراج و آنها را با درآمد سرانه همان کشورها مقایسه کنم. تعداد مقالات از سایت ISI Web of Knowledge و برای سال 2009 به دست آمده است. بقیه اطلاعات از سایت ویکیپدیا استخراج شده است. مورد آمریکا کمی مشکوک است ولی بقیه نتایج معقول به نظر می رسند. اگر تعداد مقالات آمریکا درست باشد به نظرم معنایش این است که آمریکاییها مقالات با کیفیت تر و مفیدتری تولید می کنند زیرا می دانیم که در عرصه علوم و فناوریهای نوین هنوز حرف اول را می زنند. معنی دیگرش این است که تولید مقاله در این کشور نسبت به اروپاییها و کانادا و استرالیا چندان عمومی نشده است. بیشترین مقدار تولید سرانه مقاله متعلق به اسراییل است. می توان حدس زد که در چین و هند اراده سیاسی حاکمیت (یعنی سرمایه گذاریهای خاص دولت) باعث شده است تا بیش از آنچه تعداد مقالات نشان می دهند این دو کشور به علوم و فناوریهای نوین دسترسی داشته باشند و تولید مقاله در این دو کشور عمومی نشده است. وضعیت روسیه هم مشابه ولی بهتر است. کانادا و استرالیا به طرز نا منتظره ای بهتر از رقبای اروپایی مثل آلمان و فرانسه و انگلیس هستند. بهترین کشور اسلامی ترکیه و وضعیت مصر کاملا نا امید کننده است. تمام نتایج فوق صرفا تعداد مقالات را در نظر می گیرد و کیفیت مقالات البته منظور نشده است . ربط دادن سرانه مقالات به درآمد سرانه و نیز بررسی تحول زمانی این شاخصها نیز به خواننده واگذار می شود!

۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

اصالت تنوع

تنوع خوب است. تنوع باعث پایداری می شود. از نظر اقتصادی هر چه منابع تولید و موارد مصرف و شیوه های توزیع متنوعتر باشند آسیب پذیری اقتصاد کمتر است. اگر می خواهید سهام بخرید بهتر است به جای یک سهم، سبدی از سهام مختلف داشته باشید تا کمتر ریسک کرده باشید. به لحاظ اجتماعی و فرهنگی هم باید بگویم که خیلی خوب است که همه یک جور فکر نمی کنند و ارزشهایشان یکسان نیست. چقدر خوب است که همه پاکیزه و منزه نیستند (مبتنی بر فقط یک تعریف). اصلا لازم است که عده ای دزد و قاچاقچی همیشه وجود داشته باشند. فرض کنید آدم سالم و صالحی به هر دلیل مغضوب حکومتی شده است و راهی جز فرار از کشور ندارد. این قاچاقچی ها هستند که می توانند او را نجات بدهند.
در علوم زیستی هم وقتی می خواهند گونه های مقاوم و زیبا و یا پر محصول تولید کنند لازم می دانند ژنهای معیوب و نامطلوب هم در ذخیره ژنتیکی گونه داشته باشند. به لحاظ نظری هر چه مدهای فعالیت یک سیستم بیشتر و متنوعتر باشد امکان پایداری آن بیشتر است. قلب یک ورزشکار سالمتر و در مقابل سکته قلبی مقاومتر است چون فعالیت بدنی باعث شده است تا قلب در درجات بالاتری از کارکرد قرار گرفته باشد و در واقع تعداد مدهای فعالیت آن افزایش پیدا کرده باشد. چنین قلبی وقتی در یکی از این مدها مشکل پیدا می کند این امکان را دارد که به مد دیگری تغییر وضعیت بدهد و جلوی یک سکته قلبی بالقوه گرفته شود.
در عالم سیاست هم تنوع و تضاد آرا و اندیشه ها نجات بخش است. هرچه افکار شناسنامه دار بیشتر باشند بهتر است. وقتی آیت الله خامنه ای از خواص می خواهد که موضع مشخصی داشته باشند منظورش این است که ای خواص با من یکی شوید وگرنه خواص که اعلام موضع کرده اند. این کار پایه های حکومت را محدود می کند و باعث ناپایداریهای بیشتر می شود. در جبهه مقابل (سبزها) تنوع افراد و اندیشه ها زیاد است و این به آنها کمک می کند تا منعطف و در نهایت پایدار باشند. در تضاد و تضارب آرا و تنوع اندیشه هاست که انسانها رشد می کنند و قوه تشخیص نیک و بد پیدا می کنند. ظاهرا قرار نیست در نظام ولایت فقیه انسانهای رشد یافته با تنوع افکار داشته باشیم. یک نفر به جای همه فکر می کند و تصمیم می گیرد. کم شدن تنوع در حکومت بالاخره باید جایی ضربه خودش را بزند.

۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

محض دعا

جهان هر روز جای خطرناکتری برای زندگی می شود. نکند همینطوری الکی حرفهای احمدی نژاد راست از آب دربیاید! نکند فیلم 2012 فیلم نباشد و حقیقت داشته باشد. احمدی نژاد سند دارد که آمریکاییها برای جلوگیری از ظهور امام زمان به عراق حمله کرده اند و می گویند آیت الله بهجت موقع وضو گرفتن بیهوش شده بود و بعدا گفته بود همان موقع قاتل امام زمان در اصفهان به دنیا آمده بود. ما که می دانیم آمریکاییها هیچ غلطی نمی توانند بکنند ولی با این اصفهانی چه باید کرد؟ اگر امام زمان (ع) شهید شود و ما را با احمدی نژادی ها تنها بگذارد چه باید بکنیم؟ بعد ازایشان به چه کسی امید داشته باشیم؟ با این پلیسی که نمی تواند خودروهای خدمتی خودش را هم از دست دزدها در امان بدارد و با این منافقین و سلطنت طلبها و آمریکا و انگلیس و اسرائیل که هر کسی را بخواهند در خیابان می کشند و به بمب می بندند چگونه احساس امنیت کنیم؟
خداوندا ما را از شر طرفدارانت در امان بدار!

۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

هر چیز به جای خویش نیکوست

اعراب جاهلی وقتی در شماره مردان یا همان افنخارات خود برای به رخ کشیدن به قبیله همسایه با کمبود زنده ها روبرو شدند به سراغ شمارش مردان مرده خود رفتند (حتی زرتم المقابر). متاسفانه ما ایرانیهای پر افتخار، آنقدر با قحط افتخارات مواجه هستیم که یک سره بر سر قبرهای کوروش و داریوش و ابن سینا و ...نشسته ایم. تازه آنها را هم داریم از دست می دهیم . ابن سینا و بیرونی که عرب شده اند،مولانا که ترک بوده و عنقریب است که محققان ژنتیک ترک یا عرب بودن کوروش و داریوش و رستم را هم کشف کنند!
وقتی افتخارات زنده نداشته باشیم واقعا چه فرقی می کند که مرده هایمان اهل کجا بوده اند؟وقتی نمی توانیم از مکانهای باستانی درآمد داشته باشیم و درآمدش را خرج زندگی بهتر زنده ها کنیم چطور می توانیم آنها را موجب افتخار بدانیم؟ گذشتگان و درگذشتگان هرچه کردند برای خودشان و برای یهتر زندگی کردن و بزرگی کردن بوده است. اگر هم کم همت بودند و شجاعت نداشتند و نادانی کردند چوبش را حتما خورده اند و به هر حال رفته اند. این یک.
ملتی شده ایم با افتخاراتی زیر خاک و یا در بهترین حالت (با ارفاق) خارج نشین و به کام خارجی ها. برنامه ای هم برای تربیت انسانهایی که برای خودشان و برای ملتشان افتخار آفرین و زندگی ساز باشند نداریم. وبلاگها و سایتها را که می خوانم گویا همه متفق القولند که تغییرات سیاسی مقدم بر همه این طرحها باید باشد. همه چیز قفل شده است. همه سیاسی کار شده اند و خدا می داند که چه آینده ای خواهیم داشت. هنوز نفهمیده ایم که تغییرات بنیادی در سیاست عمدتا ناشی از کارهای بزرگ و بنیادی در حوزه هایی خارج از سیاست است. تغییرات فرهنگی، علمی ، ادبی و هنری خیلی از مواقع تاثیرات بزرگتری در زندگی نسلها دارند و از تغییرات سیاسی خیلی مهم ترند. این هم دو.
حالا با جمع بین یک و دو سوال من این است که چرا حضرات آقایانی مثل مخملباف و قبادی و... سیاسی شده اند؟ در کدام حوزه می توانند مفیدتر باشند؟ اگر یکی از اینها فیلمی مثل زد ساخته بود آیا موثرتر نبود؟مردم بیشتر آگاه نمی شدند؟ تولید هالیوودی سیاسی تر و موثرتر است یا سخنرانی و مصاحبه در اروپا و آمریکا؟ دمیدن روحیه زندگی و بزرگی و آزادگی با رسانه ای مثل سینما به مردم ماندگارتر است و یا دعوت مردم به خیابان؟ تازه چه تضمینی هست که این دعوت آخرین دعوت باشد وقتی پی و بنیان درستی وجود ندارد؟ وقتی از انیشتین خواستند تا اولین رییس جمهور اسراییل شود گفت معادلات سیاسی موقتی اند ولی معادلات علمی ابدی اند.
به نظر من کافی است هر ایرانی در هر موقعیتی که قرار دارد کارش را به بهترین نحو انجام دهد (حالا جمعیت بیکاران را به رخم نکشید)، دروغ نگوید، غیبت نکند و به قول ابوسعید ابوالخیر هر روز یک گام پیش برود آنگاه خواهیم دید که خداوند سرنوشت دنیا و آخرت ما را تغییر خواهد داد.

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

توپ در زمین غربیهاست

اگر وضعیت مناقشات داخلی ایران همینطور پیش برود آنگاه این وضعیت مناقشات خارجی ایران خواهد بود که سرنوشت سیاسی ایران را تعیین خواهد کرد. در حال حاضر نه سبزها بضاعت تحمیل خواسته هایشان را دارند و نه نظام جمهوری اسلامی امکان نادیده گرفتن سبزها را دارد. نقشی که اعتصابات در خاتمه دادن به فرآیند انقلاب 57 بازی کرد تکرار پذیر نیست ولی جایگزینی مثل تحریمها دارد. تحریم فروش بنزین به ایران و نیز تحریم خرید نفت ایران بسیار شکننده خواهد بود. عربستان سعودی به راحتی می تواند کمبود 2 تا 3 میلیون بشکه ای نفت ایران را در کمتر از 3 ماه جبران کند. بنابراین غرب نگران نفت ایران نیست. این به معنی آن است که ادامه وضعیت فعلی به کشورهای غربی این امکان را می دهد که شرایط خود را به ملت و دولت ایران تحمیل کنند. به نظر می رسد این بار هم آنها هستند که پیروز خواهند شد.