۱۳۸۷ دی ۱۰, سهشنبه
بحران عقل
۱۳۸۷ دی ۹, دوشنبه
هوش و تحصیل
اگر همه آدمها چنین تصوراتی داشته باشند دنیا جای خیلی خطرناکی برای زندگی است.
۱۳۸۷ دی ۷, شنبه
بابا
۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه
شاخص های گویا
ترکیه:948، 88 و 0.073
ارمنستان:457، 47 و 0.282
پاکستان:294، 19 و 0.051
مصر:245، 15 و 0.041
اسراییل:10112، 2550 و 0.252
نکته جالب اینجاست که نمودار رشد تعداد کل مقالات برای اغلب کشورهای نامبرده تقریبا افقی (بدون رشد و در حد افت وخیز طبیعی) است ولی در مورد ایران تعداد کل مقالات با آهنگ تقریبی 20% در سال رشد می کند. آهنگ رشد در اسراییل تقریبا نصف ایران است.
اگررقم آخر را به معنی کیفیت تحقیقات انجام شده بگیریم اسراییل و ارمنستان پیشتاز هستند و بقیه تعریفی ندارند. به طور کلی و با توجه به تعداد کل مقالات می توان گفت که جدا از اسراییل که تعداد قابل توجهی مقاله خوب چاپ می کند، تولید علم فیزیک در این منطقه قابل صرفنظر کردن است و کسی منتظر تولید فیزیک در این گوشه دنیا نیست. ضمنا فکر می کنم همه اطلاعاتی که از وضع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی این کشورها دارم به خوبی با این اعداد هماهنگ هستند و صرف در دست داشتن این ارقام کافی است تا بتوان با دقت خوبی راجع به اوضاع سیاسی، اجتماعی و .... اظهار نظر کرد. مثلا پاکستان و مصر ارقامی هم مرتبه دارند ولی چون جمعیت پاکستان 2 برابر مصر است نتیجه می گیرم که کیفیت نیروی انسانی و وضعیت آموزشی آن نصف مصر است و چون می دانم که پاکستان بمب اتمی دارد و مصر ندارد می فهمم که قدرت نظامیان در پاکستان خیلی بیشتر از مصر است و بودجه های زیادی صرف توسعه نظامی شده است و انتظار دارم که شکاف فقیر و غنی در پاکستان بیشتر از مصر باشد. تعداد مقالات ارمنستان بعد از استقلال در 1990 با آهنگ تقریبی 40% در سال تا 2000 در حال رشد بود ولی پس از جدی شدن موضوع قره باغ و جنگ با آذربایجان و شاید رسیدن به مرز نهایی توان تولید علم، رشدش تقریبا صفر شده است. بقیه را خودتان حساب کنید.
۱۳۸۷ دی ۳, سهشنبه
ولایت فقها به جای ولایت فقیه
فعلا با داستان بالا کار ندارم. دارم فکر می کنم که نتایج سیاسی حرفهای آقای رفسنجانی چیست؟به نظرم اولین نتیجه اش جایگزینی ولایت فقها به جای ولایت فقیه است. وقتی بپذیریم که فقه باید تخصصی شود یعنی فقیه جامعی نداریم و حکومت اسلامی باید توسط شورایی از فقها اداره شود. اگر یادتان باشد آقای رفسنجانی در سال 68 هم از همین فکر در مجلس خبرگان دفاع کرده بود. این بار شاید دموکراسی از بالا به پایین در ایران گسترش پیدا کند!.
۱۳۸۷ دی ۱, یکشنبه
هیلی بیلی
۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه
اصلاحات 6
"در تمام دنيا مردمی به لاف زنی ايرانيان وجود ندارد. لاف و گزاف اساس وجود ايرانيان است. هيچ ملتی هم مانند ايرانيان منافق نيست و چه بسا همان موقعی که دارند با تو تعارف ميکنند بايد از شرشان بر حذر باشی.... عيب ديگری هم که دارند دروغگوئی است که از حد تصور خارج است. يکی از وزرا به يکی از اعضای سفارت فرانسه می گفت «ما در روز پانصد بار دروغ می گوئيم و با وجود اين کارمان هميشه خرابست»... ايرانيان لبريزند از خودپسندی و شايد بتوان گفت که در تمام دنيا مردمی پيدا نشود که باين درجه بشخص خودشان اهميت بدهند و برای خودشان اهميت قايل باشند." (خلقيات ما ايرانيان، محمدعلی جمالزاده، انتشارات نويد، بازچاپ آبان ۱۳۷۱، صفحات ۷۳ و ۷۴)
شاهزاده الکسی سولتيکوف هم در مورد ايرانيانِ زمانِ خودش می نويسد:
"درستی صفتی است که در ايران وجود ندارد و همين خود کافی است که اين مملکت در نظر خارجيان نفرت انگيز بيايد... دروغ به طوری در عادات و رسوم اين طبقه [طبقهء نوکر و کاسب و دکاندار] از مردم ايران (و ميتوان گفت تمام طبقات) ريشه دوانيده است که اگر احياناً يک نفر از آنها رفتاری بدرستی بنمايد و يا بقول و وعدهء خود وفا نمايد چنان است که گوئی مشکل ترين کار دنيا را انجام داده است و رسماً از شما جايزه و پاداش و انعام توقع دارد)ص ۸۰ ).
اما جناب گوبينو، ديپلمات و دانشمند فرانسوی به جای اشاره به ظواهر، به بيان علل رياکاری ايرانيان می پردازد و می نويسد:
"برای چه ايرانی اينقدر رياکار شده و چرا تا اين اندازه در تقدس و اظهار زهد غلو مينمايد و حال آنکه باطناً اينقدرها مومن نيست و بچه سبب غالب اين مردم حرفی را که ميزنند غير از آنست که در حقيقت فکر ميکنند و بقول خودشان زبانشان در گرو دل دگر است... هر مذهبی که وارد ايران شود به دوروئی و شک و ترديد جبلی ايرانيان برخورد خواهد کرد. ايرانی ملتی است که از چند هزار سال قبل از اين با صدها مذهب مختلف بکنار آمده است و خصوصاً مساله مذاهب پنهانی بطوری اين ملت را شکاک و دو رنگ و بوقلمون صفت بار آورده است که محال است شخصی بتواند بگفتهء آنها اعتماد نمايد زيرا هر چه ميگويند غير از آنست که فکر ميکنند و آنچه فکر ميکنند غير از گفتار آنهاست (صفحات ۸۶ و ۸۷ ).
۱۳۸۷ آذر ۲۹, جمعه
کشک نفت
از یکی از ایرانیانی که با شیخهای امارات کار مشترک تجاری می کند و خیلی با نفوذ است شنیده ام (با یک واسطه) که آن شیخ که پسرعموی حاکم دوبی است تعریف می کرد که 40 سال پیش با چند تا از بستگان به ساحل می رفتیم و منتظر می ماندیم تا کمکهای اهدایی شاه ایران را که شامل مواد غذایی و وسایل اولیه زندگی بود و با کشتی های کوچک ارسال می شد دریافت کنیم. به خصوص خاطره خوبی از برنجها و دمپایی ها داشت! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
۱۳۸۷ آذر ۲۴, یکشنبه
2 نظریه
2-ملت ایران به شکلی نهادینه شده بیش از آنکه دهخدا،وزیری،کمال الملک و... تولید کند، نواب صفوی، لاجوردی و کردان تولید می کند و احتمال مصدر کار شدن خوبها به کلی تضعیف شده است (انحطاط یک ملت). دراین حالت هزینه اصلاح این ملت (اگر زمان و زمانه اجازه دهند) از مجموع سرمایه های آن بیشتر است و در نتیجه به سرمایه خارجی نیاز دارد. منظور از سرمایه خارجی هم فقط دلار نیست. علم و دانش و تربیت و ...هم هست.
هنوز سعی دارم به نظریه اول وفادار باشم ولی هرروز که می گذرد شواهد بیشتری برای نظریه دوم پیدا می کنم.
۱۳۸۷ آذر ۲۲, جمعه
پذیرش
۱۳۸۷ آذر ۲۱, پنجشنبه
نمایش دین
تمام داستان به این برمی گردد که همه می خواهند بگویند دین من از دین تو بهتر است، من به خدا نزدیکترم و در نتیجه من از تو بهترم و اختیار جان و مال و ....تو باید در دست من باشد. این فقط بحثی بین دینها و مذاهب مختلف نیست. در درون یک مذهب هم همین مساله وجود دارد و خود را به صورت سلسله مراتب آخوندها نشان می دهد. عجیب اینکه این سلسله مراتب، بین عوام نشاندهنده میزان تقرب به خداست!
اگر بپذیریم که دیندار بودن به معنی گسترش قانون به خلوت انسانهاست آنگاه بساط این بحثها جمع می شود.
۱۳۸۷ آذر ۱۷, یکشنبه
کلیسا
۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه
کج دار و مریز و سرعت رشد
بخش دیگری از این وضعیت به خارج از ایران مربوط می شود. به همه آنهایی که با رشد ایران منافعشان به خطر می افتد. ایران به لحاظ سرزمینی ( جغرافیایی و منابع طبیعی)، تعداد تحصیل کرده ها و چند مشخصه دیگر قابلیت رشد سریع دارد. بنا به بعضی از مطالعات، ایران می تواند سالیانه تا 80 میلیارد دلار از طریق ترانزیت هوایی، خطوط نفت و گاز کشورهای همسایه، ترانزیت ریلی و زمینی کالا و مسافر، ترانزیت داده (دیتا) و توریسم درآمد داشته باشد. مهمتر از همه اینکه ایران بر خلاف بسیاری از کشورهای مشابه توان آن را دارد که آغازگر دومینوی رشد در کشورهای همسایه و اسلامی باشد .
فعلا نیروهای تقدیس کننده سنت ( از ماست که بر ماست) و نیروهای خارجی ترمز را باهم در دست گرفته اند هرچند که این قطار به جز در شرایط خاص سرعت چندانی ندارد. از طرفی توقف و سرعت خیلی کم هم برای هیچ کس مطلوب نیست. بالاخره فناوریهای جدید بازار می خواهد و ما به این زودیها نباید نقش مصرف کننده صرف محصولات نوین را مادامیکه پول نفت هست رها کنیم.
بنابراین مساله اصلی در این گوشه عالم این نیست که چه کسی سکان را در دست دارد ،مساله اصلی این است که سرعت رشد چقدر است. بهترین توصیف همان کج دار و مریز است.
۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبه
رئیس جمهور
۱۳۸۷ آذر ۱۱, دوشنبه
علی دایی و باراک اوباما
۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه
فیزیکدانان ایرانی
فهرست نخست:
۱-ریموند آشوری، ام آی تی، آمریکا-(البته اگر خودش بخواهد ایرانی به حساب بیاید)
۲- سهراب اسماعیل بیگی، ییل، آمریکا
۳- نیما ارکانی حامد،پرینستون، آمریکا
۴- نیایش افشردی٬ واترلو٬کانادا
۵- کامران بهنیا٬ دانشگاه شماره پنج پاریس
۶- حسین پرتوی، ساکرامنتو، آمریکا-(مطمئن نیستم که این دانشگاه دوره دکترا داشته باشد).
۷- ناصر پیغمبریان، آریزونا، آمریکا
۸- امین جزایری٬ جرج میسن٬ آمریکا
۹- علی جوان، ماساچوست ( ام آی تی)، آمریکا
۱۰- مسعود چایچیان، هلسینکی، فنلاند
۱۱- صدری حسنی، ایلینویز،آمریکا
۱۲- گیتی خداپرست،ویرجینیا تک، آمریکا
۱۳- رویا زندی، ریورساید، آمریکا
۱۴- سیما ستایشگر،ایندیانا، آمریکا
۱۵-فاطمه شاهدی پور،نیویورک-آلبانی،آمریکا
۱۶-منصور شایگان، پرینستون، آمریکا-(در دانشکده برق و در زمینه فیزیک نیمرسانا کار می کند)
۱۷-آزاده صمدانی، برندایز، آمریکا
۱۸-وحید صندوقدار، ETHZ سویس (در دانشکده شیمی و در زمینه نانو اپتیک کار می کند).
۱۹- مهدی صنعتی، تگزاس تک، آمریکا
۲۰- ا. شالچی٬ مانیتوبا٬کانادا
۲۱- منصور شیخ بهایی ،نیومکزیکو،آمریکا
۲۲- علی علوی، کمبریج، انگلستان-( گرچه در دانشکده شیمی کار می کند ولی من او را فیزیکدان به حساب می آورم)
۲۳- فریدون فامیلی، اموری، آمریکا
۲۴-کامبیز فتحی، استکهلم، سوئد
۲۵-فرامرز فراهی، نورث کرولاینا، آمریکا
۲۶- مهران کاردر، ماساچوست (ام آی تی)، آمریکا
۲۷- رامین گلستانیان، شفیلد، انگلستان
۲۸- آرش مافی، ویسکانسین،آمریکا-(البته استاد دانشکده برق است و در زمینه فوتونیک کار می کند)
۲۹- بهرام مبشر، ریورساید، آمریکا
۳۰-آرش مستوفی، امپریال کالج، انگلستان
۳۱- بهرام مشحون، میسوری، آمریکا
۳۲- علی مصطفی زاده، کوج(یا کوک)،ترکیه-(مطمئن نیستم که این دانشگاه دوره دکترا داشته باشد)
۳۳- حبیب مظهری موسوی،مدیترانه شرقی، قبرس ترکیه
۳۴- مسعود منصوری پور، آریزونا، آمریکا
۳۵- کامران وفا، هاروارد، آمریکا
۳۶- علی یزدانی ، پرینستون، آمریکا
فهرست دوم:
۱-محمود حیرت،پلی تکنیک کالیفرنیا،آمریکا
۲-حامد شجاعی، آرکانزاس تک، آمریکا
۳- مرتضی فرجیان، دانشگاه رایت، آمریکا
۴- مصطفی همتی،آرکانزاس تک، آمریکا
مایل هستم این فهرستها را به روز و کامل نگه دارم. اگر کسانی را می شناسید که در این فهرستها نیستند لطفا معرفی کنید.
۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه
تبارشناسی مقامات
۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه
رانندگی آمریکایی
اینجا بر خلاف ایران نمی توان شغل و درآمد افراد را از روی مدل ماشینشان حدس زد. دسترسی افراد به انواع روشهای تامین مالی خرید خودرو به اضافه فرهنگ به شدت مصرف گرای آمریکایی باعث می شود تا شاهد پارک دست کم یک خودرو جلوی هر خانه باشید. با ماهی 350 دلار می توانید آخرین مدلهای تویوتا را تا 3 سال اجاره کنید و بعد از آن اگر مایل بودید همان را به قیمت روز خریداری کنید. در اروپا (آلمان) حدود 70 درصد خودروها از نوع استیشن، ون، مینی ون و هاچ بک بود. حمل و نقل عمومی در اروپا بسیار منظم و قوی و سهل الوصول است. خطوط اتوبوسرانی فعال و منظم هستند و با قطار تقریبا به همه شهرکها و روستاها دسترسی دارید(منظورم هر روستا یک ایستگاه قطار نیست). ظاهرا تصمیم گیران آمریکایی نخواسته اند که طرح مشابهی با اروپا در آمریکا پیاده کنند. شهرها و راهها و زندگی آمریکایی طوری طراحی شده است که شما حتما باید از خودرو شخصی استفاده کنید. دو بار در سال قیمت نفت خام در جهان بالا می رود. یکی در آغاز فصل سرد و هنگامی است که آمریکاییها سردشان می شود و باید خانه هایشان را گرم کنند. دومی در آغاز تابستان و همزمان با شروع مسافرتهای تابستانی آمریکاییهاست. 280 میلیون خودرو شخصی در آمریکا وجود دارد و تقریبا به ازاء هر شخصی که قابلیت رانندگی دارد 1.25 خودرو وجود دارد.
۱۳۸۷ آذر ۵, سهشنبه
بگذرد این هم
ما هم به تماشای جهان آمده ایم.
العاقل یکفیه الاشاره.
۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه
راه آمریکا از اسراییل می گذرد
۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه
همه چیز جور
۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه
امامزاده آنلاین
خاطره
۱۳۸۷ آبان ۲۳, پنجشنبه
هویت ایرانی و آینده ایران
۱۳۸۷ آبان ۲۱, سهشنبه
ایران بدون نفت
۱۳۸۷ آبان ۲۰, دوشنبه
خاطره
۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه
اصلاحات-5
۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبه
سلسله رسواییها
۱۳۸۷ آبان ۱۶, پنجشنبه
اوباما
۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه
سیاهان در کاخ سفید
مسلمانی ما
۱۳۸۷ آبان ۱۴, سهشنبه
تاریخ
۱۳۸۷ آبان ۱۲, یکشنبه
طریقت گولی (طنز)
خاطره
حقوق
۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه
اصلاحات 4
۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه
نژادپرستی آمریکایی
۱۳۸۷ آبان ۷, سهشنبه
آزمایشهای ذهنی
چه می شد اگر انقلاب اسلامی به جای 1357 در مثلا 1300 پیروز می شد و پیروان شیخ فضل الله نوری(همین جماعت حاکم فعلی) به قدرت می رسیدند؟ آیا آموزش و پرورش و دانشگاه داشتیم؟ آیا زنها می توانستند رانندگی کنند و رای بدهند؟ اصلا انتخابات معنی داشت؟چقدر با افغانستان فعلی فرق داشتیم؟ خدا را شکر که اتفاق نیافتاد!
چه می شد اگر خاتم پیامبران به جای 1400 سال پیش مثلا امسال مبعوث می شد؟ به چه سوالاتی که باید جواب نمی داد!؟ از فیزیک ذرات بگیر تا بیماریهای ژنتیک، از نقش بانک در اقتصاد گرفته تا جهانی سازی و .... خلاصه همه التماس دعا داشتند و تازه چه کسی به پیامبری که مهمترین دعوتش دعوت به توحید بود توجه می کرد؟ شاید به همین خاطر خداوند تصمیم گرفت آخرین رسولش را زودتر روانه کند تا سختی دین بیشتر نشود.
اگر کمک کنید و تعداد این قبیل آزمایشهای ذهنی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی را بیشتر کنید و سعی در جواب دادن هم کنید فکر می کنم نتیجه خوبی حاصل شود. این مسائل البته همیشه محل مناقشه خواهد بود ولی نقش روشنگر هم خواهد داشت.
۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه
جو لوله کش
گندیدن نمک
۱۳۸۷ آبان ۴, شنبه
اصلاحات 3
دلیل دیگر اینکه خانمهای ایرانی به قطع و یقین حاضر نیستند مثلا با یک سیاهپوست ازدواج کنند هرچند طرف تحصیلکرده و پولدار و متشخص باشد. همین خانمها در ایران فقط به دلیل نژادپرستی پنهانی که دارند مقدار زیادی از پول خود را صرف لنز رنگی، رنگ مو و...می کنند. خودم شاهد بوده ام که دخترهای اروپایی و آمریکایی دوست پسر سیاه پوستی داشته اند که تازه واجد ویژگی خاصی هم نبوده است.
این ایرانیهای محترم در بلاد خارجه در حالیکه خود اروپاییها و آمریکاییها احترام این سیاهان و خارجیهای جهان سومی دیگر را نگه می دارند (گذشته از نژاد پرستی آنها که البته وجود دارد) اعتقاد دارند که باید آنها را بیرون ریخت!
این نژادپرستی و تحقیر دیگران فقط شامل خارجی ها نمی شود بلکه قومیتهای دور از مرکز را هم در بر می گیرد. افراد مرکز نشین وقتی به نقاط دور دست می روند تا خدمتی انجام دهند پول بیشتری طلب می کنند که کاملا هم رسمی و جا افتاده است. جالب اینکه وقتی مستشاران آمریکایی همین پول را دریافت می کردند این نژادپرستان گرامی آن را توهین آمیز تلقی می کردند و اسمش را حق توحش گذاشته بودند تا گردوخاک بیشتری ایجاد کنند. حالا انصافا فرق تهران و جاسک بیشتر است و یا مثلا سیاتل و جاسک؟
راستش این نژادپرستی آنقدر غلیظ و پررنگ و بی وجه است که نمی دانم حماقتش بنامم یا به همان اسم راضی باشم.
این نژاد پرستی به نوعی بازتاب عقده های حقارتی است که در طول قرنها ایجاد شده است. ایرانیها خود را برتر از همسایه هایشان می دانند و فکر می کنند که حق آنها خورده شده است وگرنه باید سرور عالم می شدند. به نظر من یکی از ریشه های انقلاب اسلامی همین عقده حقارت بود.
ماهی را هر وقت که ازآب بگیریم تازه است. بدانیم که احترام به دیگران ما را بزرگ می کند و برایمان احترام می آورد.
۱۳۸۷ آبان ۳, جمعه
اخبار اقتصادی
۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه
مشکلات من
به کلاسها می روم، یادداشت بر می دارم و امتحانات را می گذرانم و بر شمار مقالاتم اضافه می کنم ولی سوادم بیشتر نمی شود،
سنم بالاتر می رود و تجربه ام بیشتر می شود ولی احساس بزرگ شدن نمی کنم،
داستانهای گذشتگان را خوانده ام، در گذشتگان زیادی را به یاد می آورم و آینده ام را می دانم ولی عبرت نمی گیرم.
خدایا مشکلات من را حل کن. کسی را سر راهم قرار بده که مشکلاتم را حل کند.
۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه
بی خبری
اصلاحات 2
"18سال پيش من در شرکت سوئدى ولوو استخدام شدم. اولين روزهايي كه در سوئد بودم، يکى از همکارانم هر روز صبح با ماشينش مرا از هتل برميداشت و به محل کار ميبرد. هوا کمى سرد بود و برفى. ما صبحها زود به کارخانه ميرسيديم و همکارم ماشينش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک ميکرد. در آن زمان، 2000 کارمند ولوو با ماشين شخصى به سر کار ميآمدند.
روز اول، من چيزى نگفتم، همين طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: آيا جاى پارک ثابتى داري؟ چرا ماشينت را اين قدر دور از در ورودى پارک ميکنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟
او در جواب گفت: براى اين که ما زود ميرسيم و وقت براى پيادهرفتن داريم. اين جاها را بايد براى کسانى بگذاريم که ديرتر ميرسند و احتياج به جاى پارکى نزديکتر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. تو اين طور فکر نميکني؟"
۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه
اثر برادلی
۱۳۸۷ مهر ۲۲, دوشنبه
پشت صحنه
زوج مناسب
کردان گیت
۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه
اصلاحات 1
نفت
۱۳۸۷ مهر ۱۹, جمعه
تقلب
بحران بازگشت مغزها
سند برای ادعا
۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه
کاغذ پاره
۱۳۸۷ مهر ۱۳, شنبه
آینده ایران
به این ترتیب آنچه شدیدا نیاز به اصلاح دارد خود مردم ایران هستند. مردمی که رفتارها و خصوصیات خود را در حاکمانشان بازتولید می کنند. به نظرم آنها باید در همه ابعاد وجودیشان نوسازی شوند. جای نوسازی کجاست؟ خانواده و آموزش و پرورش. فکر می کنم همه قبول دارند که رفتارها و اعمال و کردار نسل پس از انقلاب تفاوت قابل توجهی با نسلهای پیش از انقلاب دارد و این تفاوت روز به روز آشکارتر می شود. البته این تفاوت به سمت انحطاط نشانه گیری شده است و مجموعا به گونه ای است که ذخیره معنوی و سرمایه اجتماعی یک ملت که در طول تاریخ انباشته شده بود به سرعت در حال محو شدن است. این انحطاط مستقیما از خانواده ها شروع می شود. شرح آن را به فرصت دیگری واگذار می کنم. وضع آموزش و پرورش هم که اظهر من الشمس است ونیازی به توضیح ندارد. بدتر از همه اینکه من جایی ندیده ام و یا نخوانده ام که کسی از بین حاکمان و سیاست بازان (کلمه سیاستمدار را لایق آنها نمی دانم) به اصلاح آموزش و پرورش و شیوه تعلیم و تربیت و رسیدگی به وضعیت آشفته مالی آموزگاران و دبیران و مهمتر از همه ترمیم شآن اجتماعی آسیب دیده آنها اشاره ای کند و برنامه ای ارائه دهد.
به عنوان یک ملت ما فرصتهای زیادی را از دست داده ایم که تمدن خودمان را داشته باشیم. به نظرم ما هیچ گاه به ژاپن و چین، آمریکا و یا اروپا تبدیل نخواهیم شد. وضعیت تاریخی و تمدنی، وضعیت سرزمینی و اعتقادات و ایده آلهای ما با آنها کاملا متفاوت است.
مردم ما وقتی خواهند توانست آینده ای روشن داشته باشند که بتوانند تمدنی جدید را تعریف و پایه ریزی کنند و این به نیروی انسانی آگاه و توانا احتیاج دارد. همانهایی که در خانواده و آموزش و پرورش قرار است تربیت شوند. بنابر این ایران آینده ای ندارد هرچند آرزومندم که این شرایط به نحوی هرچه زودتر تغییر کند.
تحصیل
۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبه
انتخابات آمریکا
۱۳۸۷ مهر ۶, شنبه
مناظره
۱۳۸۷ مهر ۳, چهارشنبه
چرتکه
۱۳۸۷ شهریور ۳۱, یکشنبه
گوشت حلال
راز پیشرفت
۱۳۸۷ شهریور ۲۸, پنجشنبه
چاپ دلار
شناسنامه آمریکایی
۱۳۸۷ شهریور ۲۷, چهارشنبه
تفنن
خدا کشتی آنجا که خواهد برد
اگر ناخدا جامه بر تن درد
سعدی به او می گوید اگر تو به جای من بودی چه کار می کردی و چه می گفتی؟ حکیم فردوسی بدون کم و زیاد کردن لغتها تنها آنها را جابجا می کند و شعر استوارتری می سراید:
برد کشتی آنجا که خواهد خدا
اگر جامه بر تن درد ناخدا.
۱۳۸۷ شهریور ۲۶, سهشنبه
ایرانی ها
پول نفت
۱۳۸۷ شهریور ۲۴, یکشنبه
دکتر توانا
مطالب بیشتر برای آشنایی با ایشان را می توانید اینجا بخوانید.