۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

یک گزارش مالی جالب

حدود ۳ ماه پیش پیشنهاد بانک آمریکا برای دریافت ۱۰۰ دلار در ازای پذیرفتن یکی از انواع کارتهای اعتباریش را پذیرفتم. سود ۳% ی خرید با این کارت بعد از حدود ۳ ماه ۲۵ دلار شد که با احتساب جایزه ۱۰%ی آن در مجموع ۱۳۷.۵ دلار دریافت کردم. با این پول یک دوربین سونی در جمعه سیاه (Black Friday) سفارش دادم که در حالت معمولی ۲۰۰ دلار قیمت داشت ولی من با هزینه پست ۱۴۳ دلار پرداخت کردم. ضمنا چون این دوربین را از سایت آمازون خریدم و از کارت اعتباری آمازون که در همان لحظه خرید پیشنهاد شده بود استفاده کردم ۱۰ دلار هم تخفیف گرفتم. مجموعه این گردش پولی منجر شد به یک دوربین عکاسی سونی و ۴.۵ دلار ته مانده حساب.

۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

سفیانی

زمانی شیخ بهلول ( همان کسی که گفته میشود عامل غائله مسجد گوهر شاد بوده است) در مسجد دانشگاه شریف گفته بود که سفیانی را بر مبنای روایتها در سوریه شناسایی کرده است و او همان ژنرال مصطفی طلاس وزیر جنگ سابق سوریه است. اگر روایتهای آخر الزمانی درست باشند احتمالا باید منتظر کودتایی در سوریه باشیم که منجر به قدرت رسیدن طلاس شود. ببینیم و تعریف کنیم.

۱۳۹۰ آذر ۸, سه‌شنبه

تخصص مهمل بافی

فکر می کردم که حرف حکیمانه گفتن کار سختی باشد ولی حالا با توجه به سخنان گوهر بار هر روزه مسوولان جمهوری اسلامی باید قبول کنیم که مهمل بافی و پریشان گویی هم نیاز به تخصص ، مهارت و آرامش روانی دارد. یک کتاب از این مهملات از لطیفه های ملا نصرالدین مفرح تر است.بنده ،حقیقتا توان تولید مهمل در استانداردهای مهملات مسوولین جمهوری اسلامی ندارم و آنها را به استادی و پیشکسوتی قبول دارم .

۱۳۹۰ آبان ۲, دوشنبه

توهم

یکی از دلایلی که باعث می شود فکرکنم مردم سالاری ( دموکراسی) به معنی پایین کشیدن قدرتمندان از سریر قدرت به شکل دوره ای چیز خوبی است این است که باعث می شود تا از متوهم شدن صاحب قدرت جلوگیری شود. وقتی قدرتمندی متوهم شود این مردم هستند که باید هزینه های توهم او را با جان و مالشان پرداخت کنند.همه قدرتمندان در همه سطوح کمی تا قسمتی متوهم هستند. پس لازم هست تا تیغ نقد و ضربه آگاهی بخش آن همواره قدرتمندان را آزار دهد تا به خود بیایند. آنهایی که سالهای طولانی در قدرت باقی می مانند به نوعی متوهم می شوند هرچند بعضی ها به قدرت نرسیده هم متوهم هستند. بسیاری از آنها هم قربانی توهمشان می شوند. قذافی چند روز پیش پیغام داده بود که تظاهرات وال استریت کار من است. بیچاره متوهم به دنیا آمد (البته احتمالا) متوهم زیست و متوهم از دنیا رفت.

۱۳۹۰ مهر ۲۸, پنجشنبه

شعری از فریدون توللی

ترسم ز فرط شعبده چندان خرت کنند

تا داستان عشق وطن باورت کنند

من رفتم از چنین ره و دیدم سزای خویش

بس کن تو ورنه خاک وطن بر سرت کنند

گیرم ز دست چون تو نخیزد خیانتی

خدمت مکن که رنجه به صد کیفرت کنند

گر وا کند حصار «قزل قلعه» لب به گفت

گوید چه پیش چشم تو با همسرت کنند

بر زنده باد گفتن این خلق خوش گریز

دل بر منه که یک تنه در سنگرت کنند

پتک اوفتاده در کف ضحاک و این گروه

خواهان که باز کاوه‌ی آهنگرت کنند

ایران همیشه دوزخ ارباب غیرت است

آتش منه به سینه که خاکسترت کنند

زنجیر عدل خسرو و آن خر که شکوه کرد

آورده اند تا به حقیقت خرت کنند

زآن پادشه به خون کسان تشنه تر نبود

لیک این به کس مگو که ز خس کمترت کنند

فخرت بود به کورش و دستت چو اردشیر

دایم دراز تا کمکی دیگرت کنند

عیار باش و دزد و زمین خوار و زن بمزد

تا برتر از سپهبد و سرلشکرت کنند

تلقین قول سعدی فرزانه حیلتی ست

تا جاودانه بسته‌ آن شش درت کنند

«نابرده رنج گنج میسر شود» عزیز

رو دیده باز کن که چه در کشورت کنند

بازار غارت است تو نیز ای پسر مخسب

گویی بزن که فارغ ازین چنبرت کنند

ور ز آن که خود غرور تو بر فضل و دانش است

حاشا که اعتنا به چنین گوهرت کنند

من آزموده ام ره تقوا به رنج عمر

زین راه کج مرو که سیه اخترت کنند

در خایه مالی ای دل غافل حکایتی است

گر یادگیری از همگان برترت کنند

القصه ای رفیق سیه بخت ساده لوح

راهی بزن که سجده به سیم و زرت کنند

مام وطن به دامن بیگانه خفته مست

دل بدگمان مکن که چه با مادرت کنند

۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

حق وتو و بصیرت

در یکی از کتابهای فارسی دبستان درسی وجود داشت و شاید هنوز هم باشد که امام موسی کاظم (ع) یکی از یارانش به نام صفوان رابابت کرایه دادن شترانش به هارون الرشید سرزنش می کند و می گوید همینکه منتظری تا او از سفر حج زنده برگردد و کرایه شترها را پرداخت کند به معنی این است که یاور ظالمی و در ظلم او شریک. صفوان گرچه از یاران امام بود ولی بی بصیرت بود.

حالا جمهوری اسلامی طرفدار حق وتوی ظالمانه قدرتها شده است و در این ظلم با آنها شریک است. روسیه و چین از حق وتو به نفع سوریه استفاده می کنند و جمهوری اسلامی قدردان آنهاست (ببینید). آیا رفتار حاکمان جمهوری اسلامی شباهتی با بی بصیرتی صفوان ندارد؟

۱۳۹۰ مهر ۱۰, یکشنبه

اشاره

جایی خوانده ام که در جنگ جهانی دوم و در جریان پیشروی ارتش سرخ به سمت آلمان سربازان روسی به زنان و دختران در یکی ( شاید هم همه) از کشورهای دوست و متحد خود (اگر درست یادم باشد یوگسلاوی) تجاوز می کردند. رهبران آن کشور در ملاقات با استالین گله و شکایت می کنند و او با پرخاش پاسخ می دهد که ما شما را از یوغ نازیها نجات دادیم حالا زنان و دخترانتان را از سربازان ما دریغ می کنید؟!

مواردی که می شود نمونه امروزی این داستان را در حکومت ایران نشان داد خارج از شمار و حوصله بنده است.برای اسلام همه کاری می کنند. العاقل یکفیه الاشاره.

۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

چه کسی مومن تر است؟

دیدن ویدیوی خواننده معلول عراقی(اینجا) که به همراه برادر معلولش در یک خانواده آمریکایی پذیرفته و بزرگ شده بود باعث شد به یاد بیاورم که دانشجویی آمریکایی داشتم ( مربی آزمایشگاه بودم) که صبحها کار می کرد و بعد از ظهرها درس می خواند. همسرش هم خانه دار بود و سه پسر داشتند. خودش حدودا ۳۰ ساله بود. زندگی راحتی نداشت و مجبور بود سالی حدودا ۱۵ هزار دلار فقط بابت شهریه دانشگاه بپردازد. با این حال دو تا دختر هم به فرزندی پذیرفته بود. ضمنا یاد خانواده ای افتادم که استیو جابز را به فرزندی پذیرفتند. بچه ای به قول ما مسلمانان حرامزاده را تقبل کردند. بهتر که نگاه می کنم نمونه های زیادی در اطرافم هستند که چنین کاری می کنند. فقط داستان فرزند خواندگی نیست. یک کلمبیایی جوان و زشت رو می شناسم که به طور غیر قانونی وارد آمریکا شده و به اسم اینکه می خواهد بیشتر از مسیحیت بداند جذب جماعتی از مسیحیان خوش قلب شده است و از همه نوع امکاناتی که برایش فراهم آورده اند استفاده می کند. از آپارتمان رایگان تا پول تو جیبی. برای این جماعت کلی از بدبختیهایی که کشیده است تعریف کرده و دل همه را آب کرده است. نمی خواهم قضاوت کنم ولی احساس می کنم که سو استفاده می کند. حداکثر اینکه پیاز داغش را زیاد کرده است به خصوص که اخیرا در حال ارتکاب دزدی دستگیر شده است. با توجه به اقامت غیر قانونی در آمریکا به زندان نمی رود و باید بلا فاصله از آمریکا اخراج شود ولی همان جماعت آمریکایی برایش وکیل گرفته اند و می خواهند برایش گرین کارت دست و پا کنند ( راهش را بلد نیستم) تا اخراج نشود و صرفا حبس بکشد. قطعات این پازل (جورچین) را که کنار هم می گذارم نتیجه می گیرم این آمریکاییها به طور متوسط از ایرانیها و شاید همه مردمان خاورمیانه رقیق القلب ترند و مسیحیان معتقدشان اصلا با مسلمانان معتقد قابل مقایسه نیستند ( دست کم در زمینه رقت قلب و توان خشونت ورزیدن).

یک جور نظریه ساخته ام که تا نقض نشود معتبر است و تا الآن نقض نشده است. شخصا بعید می دانم حاضر باشم کسی را به فرزندی بپذیرم و فکر می کنم دیگر ایرانیها هم تا مجبور نباشند چنین کاری نمی کنند( تازه از اختلاف نژاد هم حرف نمی زنم).

اگر فرض کنیم رقت قلب و مهرورزی شرط ایمان است بسیاری از آنها مومن تر از ما هستند.

۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

چرا کسی فیلم نمی سازد؟

با فیلم سینمایی و در عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی می توان کارهای بزرگی انجام داد. می توان حکومتهای خودکامه و زورگو را نقد و رسوا کرد و اعتقادات خرافی را زیر سوال برد و آگاهی ایجاد نمود. یک فیلم سینمایی خوش ساخت به مراتب از بسیاری از دیگر فعالیتهای هنری فرهنگی و سیاسی موثرتر است. نسخه های آن به راحتی قابل تکثیر و دست به دست شدن است. از طرفی جامعه ایرانی میل زیادی به افشاگری دارد. تیراژ روزنامه ها و کتابها وقتی بالا می رود که افشاگری کنند. از بس که پنهانکاری شده است مردم مدام تشنه خبرهای پشت پرده هستند. حالا اگر کمی از این پشت پرده ها در فیلمهایی مثلا مثل جی.اف.کی ( فقط مثال می زنم و ارزشگذاری نمی کنم) بالا برود احتمالا شعاع آگاهی مردم از تهران به بسیاری از مناطق ایران گسترش می یابد.

اصلا کاشکی می شد از رهبران و نامزدها خواست که دنیای مطلوبشان را در قالب فیلم به مردم نشان بدهند و بگویند مثلا اگر آنها به همه اهدافشان برسند چه جور جامعه ای خواهیم داشت؟ وضع محیط زیست و رسیدگی به دعاوی و کیفیت زندگی مردم چگونه خواهد بود؟ آنوقت مردم می توانستند ببینند چه کسی سنجیده حرف می زند و چه کسی فریبکاری می کند. کسی مقدس نمی شد وسیاستمداران مجبور به استفاده از نظریات خردمندان می شدند. آیا کسی جرات دارد عدم ساخت این فیلمها را هم یک توطئه بنامد؟

۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

این ژاپنی ها

تصویری که بیشتر به خاطر فیلمهای سینمایی از ژاپنی ها دارم تصویر جنگهای سامورایی هاست. جنگهای مملو از خونریزی و خالی از حماسه ، خشونت بی حد و افراط در قدرت پرستی. حالا این ژاپنی ها بدون آنکه غرور و فخر فروشی بلوندها و چشم آبی ها را داشته باشند تمدنشان را به رخ عالم می کشند. نمی دانم این هم از فروتنی ژاپنی هاست یا آن را باید به حساب تئوری توطئه گذاشت. علیرغم فقر منابع و کوچکی سرزمین و بدون داشتن پیامبر و امام و کتاب آسمانی و حتی حکما و فیلسوفانی مانند افلاطون و ارسطو و بدون ادعاهایی مثل کوروش بزرگ و تخت جمشید و ....و در دوره ای حدودا صد تا صدو پنجاه ساله کشورشان را از فقر و جهل نجات دادند. حالا مردمی هستند مودب و منظم، سخت کوش و تولید کننده. در دانشهای بنیادی مثل فیزیک و مواد صاحب نظر و دست اولند و در فناوری های پیشرفته کم نظیر. در موزه لوور با کمال تعجب شاهد بودم که حدود 20 در صد بازدید کنندگان ژاپنی بودند. شاهد بودم که دانش آموزان دبیرستانی ژاپنی به طور گروهی و از طرف مدرسه به بازدید لوور آمده بودند. اینکه این بازدیدها برای مدارس ژاپن چطور تامین مالی می شود واقعا برایم معماست. به هر حال بازدید کنندگان ژاپنی کاملا پولدار به نظر می رسیدند. هرچند جنس پیشرفت کره ای ها و چینی ها از اساس متفاوت از ژاپنی ها بوده است ولی ژاپنی ها تا حد زیادی الگو سازی کرده اند. داستانهای زیادی از ژاپنی ها شنیده بودم و حوادث اخیر مربوط به نیروگاه اتمی هم باعث شد که بیشتر از آنها بدانم. در این عکس رييس و مديران شركت "نيروی برق توكيو " از روستاييان آسيب ديده از تشعشعات راديو اكتيو نيروگاه اتمي فوكوشيما عذرخواهي می کنند. از ژاپنی ها باید چیزهای زیادی بیاموزیم.


۱۳۹۰ تیر ۲۵, شنبه

وصف العیش نصف العیش


عربها می گویند وصف العیش نصف العیش. حالا که مردم ایران جامشان از آن می که می باید تهی است بد نیست وصفی از یک عیش ممکن و دوست داشتنی که قرار است داشته باشیم به دستتان بدهم. فکر می کنم بالون سواری خیلی به یاد ماندنی باشد. اینجا بسته به کیفیت و البته شهری که اقامت دارید قیمت هر ساعت بالن سواری بین 200 تا 250 دلار است. قبل از آن یک جلسه کوتاه آمادگی برگزار می کنند و بعد شما را سوار می کنند و بالای شهر می چرخانند. اگر خودتان بخواهید خلبان بالون شوید باید دوره ای بگذرانید که دست کم نیاز به 10 ساعت پرواز دارد. اگر بخواهید اجازه داشته باشید افراد دیگر را هم به هر منظوری سوار کنید باید در دوره آمادگی دست کم 35 ساعت پرواز کرده باشید و دوره های زمینی را هم بگذرانید. در مورد اول گواهینامه خلبانی شخصی و در مورد دوم گواهینامه خلبانی تجاری دریافت می کنید. این دوره ها بین 1200 تا 3500 دلار خرج دارند که به نظر خیلی مناسب می رسند. قیمت یک بالون نو در حد یک خودوری شخصی لوکس و چیزی بین 50 تا 100 هزار دلار است. البته آموزشگاههای مربوطه بالون را برای شما فراهم می کنند. برای مقایسه بد نیست بدانید که ارزانترین دوره ای که برای دریافت گواهینامه خلبانی شخصی برای هواپیماهای شخصی پیدا کردم 20 هزار دلار قیمت داشت. ضمنا از یکی از استادهای ما که گاهی از پردیس دانشگاه در شهر دیگر به پردیس ما می آید و با هواپیمای شخصی خودش پرواز می کند پرسیدم که این کار چقدر هزینه دارد و او گفت که هر بار فقط بابت خدمات فرودگاهی و ناوبری و پارک هواپیما 800 دلار می پردازد ( از مزرعه خودش پرواز می کند).به نظرم خیلی از ایرانیها سرمایه و تخصص کافی برای راه اندازی چنین امکاناتی در ایران دارند و می شد هم برای مردم ایران و هم برای گردشگران خارجی چنین امکاناتی فراهم آورد و اصلا ایران را با توجه به آب و هوای نسبتا پایداری که دارد به مرکزی منطقه ای برای این جور پروازها تبدیل کرد ولی تقریبا مطمئنم که این کار نیاز به تلاشی فوق طاقت بشری و البته پرداخت باجهای لازم به جاهایی دارد که باعث می شود خیلی ها علیرغم عشق و علاقه شان به ایران قید این سرمایه گذاری ها را بزنند.

راستی هر ساله جشن بالون سواری در آلبو کرک در ایالت نیو مکزیکو برگزار می شود.

۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

سقوط آزاد

می خواهم بلند بلند فکر کنم.فرض کنیم که نظریه توطئه درست باشد یعنی همه یا بیشتر وقایع مهمی که هر روز اتفاق می افتند از قبل در جایی مثل سیا یا موساد و یا محافل فراماسونری طراحی شده اند و مجریان طرح از سالها قبل دانسته و ندانسته به همین منظور آماده شده اند. باز فرض کنیم که آمریکا و غرب دشمن ایران و اسلام هستند و حکومت ایران اسلامی است و پرچم حق و عدالت بر دوش گرفته است و دارد با مثلا استکبار جهانی مبارزه می کند. نتیجه اینکه این دو دشمن تا یکدیگر را شکست ندهند دست بردار نیستند. بهترین ضربه چیست و زمان وارد آوردن آن کدام است؟

به نظر نمی رسد که هیچ آدم عاقلی احتمال پیروزی جمهوری اسلامی بر غرب را باور کند. فعلا در این باره بحث نمی کنم. از هر زاویه برتری غرب چشمگیر است. آنها فقط به یک توطئه تمیز و خوش طرح نیاز دارند که در زمان مناسب اجرا شود. البته ممکن است که چنین طرحی هم اکنون هم در حال اجرا باشد. بنده به اخبار و گزارشهای محافل توطئه گر غربی دسترسی ندارم ولی حدس می زنم اگر در همچنان بر پاشنه قبلی بچرخد آنگاه سقوط قیمت نفت به زیر 50 دلار در هر بشکه باعث سقوط آزاد جمهوری اسلامی شود. زمانش را هم از امروز تا یک سال دیگر در نظر بگیرید.

حالا سوال می کنم که آیا اصولا سقوط قیمت نفت می تواند باعث سقوط جمهوری نفتی اسلامی شود؟ اگر جواب مثبت است حد قیمت لازم برای سقوط چقدر است؟ آیا به لحاظ عقلی، حکومتی که دچار چنین سقوطی شود صلاحیت حاکمیت و پشتیبانی ملت را دارد؟

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

بدون شرح



۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

دو نکته


1- ادب مرد به ز دولت اوست.

2- چون حسنک بیامد خواجه بر پای خاست، چون او این مکرمت بکرد همه اگر خواستند یا نه بر پای خاستند. بوسهل زوزنی بر خشم خود طاقت نداشت برخاست نه تمام و برخویشتن می ژکید. خواجه احمد او را گفت «در همه کارها ناتمامی!» وی نیک از جای بشد و خواجه، امیر حسنک را هر چند خواست که پیش وی نشیند نگذاشت و بر دست راست نشست ... و بوسهل بر دست چپ خواجه. (بوسهل) از این سخت بتابید.

خواجه بزرگ روی به حسنک کرد و گفت: خواجه چون می باشد و روزگار چگونه می گذارد؟ گفت: جای شکر است . خواجه گفت: دل شکسته نباید داشت که چنین حالها مردان را پیش آید ... و تا جان در تن است امید هزار راحت است و فرج است. بوسهل را طاقت برسید، گفت: خداوند را کراکند که با چنین سگ قرمطی که بردار خواهند کرد به فرمان امیرالمومنین ،چنین گفتن؟ خواجه به خشم در بوسهل نگریست . حسنک گفت «سگ ندانم که بوده است،خاندان من و آنچه مرا بوده است، از آلت و حشمت و نعمت جهانیان دانند. جهان خوردم و کارها راندم و عاقبت کار آدمی مرگ است، اگر امروز اجل رسیده است کس باز نتواند داشت که بر دار کشند یا جز دار ،که بزرگ تر از حسین علی نیم. این خواجه که مرا این می گوید روزی مرا شعر گفته است و بر در سرای من ایستاده است.

تاریخ بیهقی- داستان بر دار کردن حسنک وزیر

۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

بدون شرح

قطب نما هيچوقت عقربه اش رو به قطب جنوبى جغرافيائى قرار نمى گيرد و آنرا نشان نميدهد، (چون سر ديگر عقربه ، قطب شمال واقعى را نشان نميدهد) بلكه گاهى تفاوت به حدى مى رسد كه ديگر قابل تسامح نيست .
به همين جهت مهندس فاضل و رياضى دان عاليقدر، جناب سرتيپ حسينعلى رزم آرا، در اواخر يعنى در سال 1332 هجرى شمسى ، در مقام بر آمد اين مشكل را حل كند، و انحراف قبله را از دو قطب مغناطيسى در هزار نقطه از نقاط مسكون كره زمين را مشخص كرد، (و براى سهولت كار بطوريكه همه بتوانند استفاده كنند، قطب نمائى اختراع كرد كه به تخمين نزديك به تحقيق ميتواند قبله را مشخص كند، كه قطب نماى آن جناب فعلا مورد استفاده همه هست ، خداوند به وى جزاى خير مرحمت فرمايد(.

علامه طباطبایی-ترجمه تفسیر المیزان صفحه 505

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

تحلیل عکس-۱

سینه زدن و شعار دادن و سینه چاک کردن مال عوام و دون پایه هاست. باور ندارید به عکس نگاه کنید. اگر این کارها خوب است و ارزش است چرا بعضی ها نشسته اند؟ شاید آنها آدمهای ارزشی نیستند و یا شاید به درستی این کارها را بی ارزش می دانند. جالب است که امیدوار رضایی هم در ردیف بقیه بی عملها قرار گرفته و این کارها را دون شان خود می داند. در عوض آقای گلپایگانی که رییس دفتر آقای خامنه ای است نزول اجلال نموده و قاطی عوام شده است تا احتمالا آداب ادب به آنها بیاموزد و دیگران با او همراهی کنند!


۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

شرف مکان یا شرف مکین


این عکس فقط مشتی نمونه خروار است. آقای خامنه ای بر یک صندلی بلندتر از بقیه صندلی ها نشسته است. واقعا معنی چنین کاری را درک نمی کنم. آیا کسی که بالاتر نشسته است دارای فضل و شرفی هم می شود؟ آیا کسی که فضل و شرفی دارد حتما باید جایگاه بلندتری داشته باشد؟ چه گناه بی لذتی است این کار! پادشاهانی که بر تخت می نشستند دست کم بر تختی با شکوه و آراسته به زیور می نشستند که به چشم شاه و دیگران خوش می آمد و نشانه ای از ثروت بود. در مورد ایشان ولی استفاده از تخت و تاج با نمایش زهد و افتادگی نمی خواند و لاجرم باید به صندلی بلند اکتفا کرد. عربها می گویند شرف المکان بالمکین. اگر کسی واجد بزرگی باشد جایگاهش هم ارج پیدا می کند ولی بر عکسش صحیح نیست. فکر می کردم در این دوره و زمانه این رسمها برافتاده و قبیح شمرده می شود ولی گویا خیلی ها از دوره و زمانه دیگری به زمان ما پرتاب شده اند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

کسی نگران ایران هست؟

بوی بهبود از اوضاع ایران به مشام نمی رسد. عده ای نگران آقا و بعضی نگران معجزه هزاره سوم هستند. اصلاح طلبان هم خود را آماده معامله می کنند. به گمانم رسانه ها در حال آماده سازی مردم برای برخوردهای سنگین سیاسی و امنیتی در تهران هستند. برای طیف آقای خامنه ای بنی صدری شدن احمدی نژاد یک آرزوست ولی بعید می دانم احمدی نژاد لقمه ای باشد که در گلو گیر نکند و موجب مرگ نشود به خصوص که از اشارات سابق مشایی بر می آید که خود را آماده چنین روزهایی کرده بودند.

برای هر طرف هر اتفاقی بیافتد و پیروزی نصیب هر گروه که شود خیر و برکتی نصیب ملت ایران نخواهد شد. هیچ صداقت و شرافت و فضیلتی در دو سوی دعوا نمی بینم. این مردم هستند که در آتش جهل و خرافات و مقدس سازی و تحریمهای جهانی و اتلاف منابع و تخریب فرهنگی می سوزند و تاوان می دهند. جنگ و دعوا بسیار نزدیک است و البته حکومت برای اینکه در جهان نشان دهد پوست انداخته است و شایسته آن است که تخفیفی دریافت کند به آن بسیار احتیاج دارد. مدیریت این آخرین بحران جمهوری اسلامی کار بسیار سختی است و معلوم نیست چه کسی و یا گروهی حرف آخر را خواهند زد و چه مقبولیتی نزد غربی ها خواهند داشت. به مردمانی احتیاج داریم که نگران ایران باشند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

یک لذت دیر

به نوشته ها و مصاحبه های عباس میلانی علاقمندم و همیشه آنها را دنبال می کنم.اخیرا نوشته ای از دکتر فخرالدین عظیمی استاد تاریخ دانشگاه کانتیکت آمریکا در نقد کتاب شاه نوشته عباس میلانی در وبسایت فارسی بی بی سی خواندم و بعد از مدتی طولانی از یک متن فارسی هم به لحاظ محتوای مستدل و محکم و هم به لحاظ قوت ادبی و شیوایی بیان لذت بردم. این متن بار دیگر به یادم آورد که شیفته کسی نشوم و معیارهای نقد و تحلیل را همواره یاد بگیرم و به کار ببندم. توصیه می کنم شما هم این متن را بخوانید.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۰, شنبه

زبان مشکوک

بسیاری از سایتهایی که به اصطلاح زبان جنبش سبز هستند ( به طور مشخص جرس) گویا هنوز رهبر ایران را دشمن خود و جنبش سبز نمی دانند و از او همچنان با عنوان آیت الله خامنه ای نام می برند. هرچند توهین نکردن حتی به دشمن نیکوست ولی کاربرد عنوان محترمانه آیت الله برای کسی که می دانیم چگونه یک شبه آیت الله شده است و او این عنوان را با شایستگی کسب نکرده است مشکوک است. شاید گردانندگان این سایتها که البته ماهیت چندان مشخصی ندارند هنوز امیدوارند که با او در آینده بر سر حکومت به توافقی برسند و لذا همه راهها را نمی خواهند ببندند. شاید هم به توافقی رسیده اند که مثلا فعلا نقش سو‍پاپ را بازی کنند. به هر حال بهتر است که برای همه معلوم باشد گردانندگان این سایتها چه کسی را دشمن می دانند و تا چه حدی و اینکه آیا هنوز طمع اصلاح در جماعت حاکم دارند یا نه.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

حرف حساب

دست و پا زدن و فریاد زدن همیشه نشانه بیداری نیست گاهی نشانه خواب بودن، کابوس دیدن و هذیان گفتنه. ما ایرانی ها دیگه کاملا تبدیل شدیم به ملت زنده باد مرده باد!

ما وطن نداریم مگر اینکه کسی به کوروش توهین می کنه، یا اسم خلیج فارس رو عوض کنه یا آثارباستانی در حال نابود شدن باشن یا فیلم 300 ساخته باشه….

ما دین نداریم مگر اینکه یکی یه جایی کاریکاتور پیامبر رو بکشه، یا بخوان قرآن بسوزونن، یا تو حرم و اماکن مقدس بمب بذارن.

یه روز مهران مدیری میشه قهرمان ملی و همه برای قهوه تلخش سینه چاک می کنن، فردا میشه مزدور حکومتی، یه روز حیثیت افتخاری رو میبریم یه روز لیلا اوتادی میشه فاحشه، یه روز فوتبالیست ها دست بند سبز می بندن میشن افتخار ملی یه روز میرن با احمدی نژاد فوتبال بازی می کنن فحش شون میدیم، قبل از هر سری اخراجی ها میگیم ما این فیلم را نمی بینیم اما باز هم میشه پر فروش ترین فیلم سینما،

ما همه از ظلم وستمی که بر ما رفته و میره بیقرار و بی تابیم، موج شدیم و عده ای هم از هر قشری، سیاستمدار و هنرمند و ورزشکار و خوب بلدن از این موج ما سواری بگیرن پشتک وارو بزنن و حالشو ببرن.

یکی نیست داد بزنه :

گشت ارشاد از وقتی شروع شد که ما به خواهرامون گیر دادیم!

دیکتاتوری وقتی پا گرفت که به همسران مون و فرزندان مون زور گفتیم!

تقلب توی انتخابات از جایی آغاز شد که همه با برگه های توی جیب مون رفتیم سر جلسه امتحان!

دروغ از اونجا شروع شد هر کدوم توی هر شغل و هر جایی که هستیم واسه کوچکترین منفعت بزرگ ترین دروغ ها رو گفتیم !

پرونده سازی ازاونجا پا گرفت که هر دفعه سه نفر از ما دورهم جمع شد پشت سر سه نفر دیگه حرف زدیم و تهمت زدیم و غیبت کردیم .

سانسور از جایی شروع شد که توی فامیل و دوست و آشنا تحمل کسی که مثل خودمون نباشه رو نداشتیم.

ما کمی متوهم شدیم. همه 70 و چند میلیون این مملکت مثل ما نیستن که از صبح تا شب خبر و گزارش سیاسی می خونیم و می دونیم آخرین باری که فلان زندانی سیاسی با خانوادش حرف زده چه روزی بوده !

و دقیقه به دقیقه می دونیم تو این مملکت چه خبره! کی چی میگه و کی کجا میره !

چند نفر رو می شناسین که به جای کسب آگاهی کردن نشستن “پای فارسی وان” و “من و تو” الیسا کجاست و بفرمایید شام می بینن؟!

چند نفر از خانواده، دوستان، همکاران آشنایان خودتون می شناسید که از صبح تا شب میگن: “اینا همه دستشون تو یه کاسه است آخرش هیچی نمیشه، اینا همش بازیه، بزار زندگی مون رو کنیم، و حتی گاهی همین حساسیت های ما به امور سیاسی مملکت رو مسخره هم می کنن

بیاین قبول کنیم اگه حتا30 میلیون از این جمعیت هم شور و شعور کافی رو داشت این وضعیت اینجوری نبود.

ملتی که بنزین لیتری 700 بخرن لیتری 1000 تومن هم می خرن! ملتی که قیمت خودشو ندونه هر چیزی رو با هر قیمتی میخره.

مگه این بولیوی نبود که یارانه سوخت رو برداشت بعد بااعتراض مردم دوباره برگردوند .

یه نگاه به مباحثه هایی که تو همین فیس بوک یا بقیه شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی اتفاق میفته بندازین، ببینید ملت سر هر اختلاف عقیده ای چه جوری به هم توهین میکنن و تهمت می زنن! فردا در یک فضای باز اینجوری می خوایم کنار هم زندگی کنیم؟!

من خسته ام از این همه شعار مرده باد زنده باد، هر کی زنده باشه و هر کی مرده باشه من می خوام تا زنده هستم زندگی کنم !

به جای بازی خوردن می خوام بازی کنم، فقط هم نقش خودم رو، زندگی خودم رو و نه چیز دیگه !

بزرگترین کاری هم که برای وطنم می تونم انجام بدم اینه که دروغ نگم، تهمت نزنم ،تقلب نکنم، زور نگم، تحمل مخالفم رو داشته باشم، آگاه باشم و آگاهی بدم و اینا رو به هم نسل های خودم و نسل بعدی هم منتقل کنم.

من یقین دارم این اوضاع، نمی تونه اوضاع مملکتی باشه که 70 میلیون انسانی که دروغ نمیگن، تهمت نمیزنن، تقلب نمی کنن و زور نمیگن، توش زندگی کنن.

منبع: ای میل دریافتی