۱۳۸۷ بهمن ۲۰, یکشنبه

سفره

ایرانیها وقتی به اروپا و آمریکا می رسند اول ذوق زده هستند.بعد به سرعت شروع می کنند به خدمات گیری از سیستم و متاسفانه خیلی از وقتها در نهایت بی انصافی این کار را می کنند. مثلا دانشجوهایی می شناسم که گرچه بورسیه دولت ایران بودند ولی از سیستم کف فرانسه که کمیته امداد آنجاست استفاده می کردند. ماهانه انواع بن کالا وبن تخفیف می گرفتند و از خانه های اجاره ای شهرداری که سوبسید دار بودند استفاده می کردند. یا افرادی که در آلمان عادت کرده بودند هر سه ماه یکبار تلویزیون خریداری شده را پس بدهند و جدیدترین مدل را به خانه ببرند. افرادی بودند که ناهار و شام آخر هفته را از غذای نذری کلیساها تامین می کردند و هیچ احتیاجی هم نداشتند. در ایران طوری تربیت شده اند که شش دانگ حواسشان متوجه دریافت خدمات است (صف و دفترچه بسیج که یادتان هست) و وقتی به محیطی می آیند که مردمش متفاوت فکر می کنند، باورشان می شود که خیلی تیزهوش هستند و لابد میزبانانشان خیلی احمق هستند چون مثل آنها به دنبال مفت خوری نیستند.
این آدمها اطرافیان خودشان به شعاع چند نفر را هم آلوده می کنند. ایرانیها تنها هم نیستند. به آنها همه مسلمانها، آسیایی ها و آفریقاییها؛آمریکای جنوبیها و در واقع کل جهان سومیها را اضافه کنید. البته انصافا ایرانیها دست خیلی ها را از پشت بسته اند. این ها سرعت تولید مثل بالایی هم دارند و دارند کل اروپا و آمریکا را به اصطلاح احمدی نژادی می کنند. هرکدام تا پایشان به اینور می رسد کس و کارشان را هم هوایی می کند و آنها هم راه می افتند تا قانونی یا غیر قانونی خود را به آنجا برسانند.
حالا انصافا خودتان را جای آن آمریکایی قرار دهید که در بازار رقابتی توانسته به زحمت پولی بدست آورد و شهریه دانشگاه فرزندش را پرداخت کند. متوجه می شود که یک ایرانی که در کشورش هر روز پرچم آمریکا را آتش می زنند و مرگ بر آمریکا می گویند یک فرصت شغلی دانشگاهی را از آینده فرزندش گرفته است. شما بودید چه می کردید؟ حالا اگر به عنوان همان آمریکایی متوجه می شدید که این ایرانی نابغه! احساس می کند که دارد پول نفتش را از آمریکاییها پس می گیرد چه احساسی به شما دست می داد؟
به همین دلایل ساده آنها از ما بهترند .

هیچ نظری موجود نیست: