بابی نایت مربی تیم بسکتبال دانشگاه که یک قرارداد هفتصد هزار دلاری برای یک سال با دانشگاه بسته بود تمام این مبلغ را به دانشگاه اهدا کرد. قبلا هم شنیده بودم که مایکل جردن ستاره بسکتبال که برای بازی در یک فصل 40 میلیون دلار دریافت کرده بود تمام این مبلغ را به آسیب دیدگاه حادثه 11 سپتامبر اهدا کرده بود. حالا این نامسلمانها را با مسلمانان وطنی مقایسه کنید که برای پیرزوی تیمشان به جمکران وقم می روند و یک ونیم میلیارد تومان برای 3 سال را ناقابل می دانند. آیا این افراد حاضرند برای مردم و کشور نه ، برای اسلام و فقط یک فصل مجانی کار کنند؟
فلان مربی حتی نمی تواند یک جمله درست فارسی صحبت کند و دستمزد دریافتی سالانه اش از مرتبه صد میلیون تومان است. یکی از اینها قرار است پانصد میلیون تومان برای یک سال دریافت کند. آیا دولت حاضر است یک دهم این مبلغ را به استادان خارج از کشور بدهد تا مثلا هدایت پایان نامه 5 دانشجوی دکترا را قبول کنند؟ دقت کنید که امثال مایکل جردن پول خود را از باشگاههای خصوصی می گیرند ودر مقابل تقریبا تمام باشگاههای داخل کشور دولتی هستند.
۲ نظر:
فرض میکنم دستمزد رو عرضه و تقاضا تعیین میکنه. وقتی توی امارات به فوتبالیستها همینقدر میدن دستمزد ایرانشون چقدر باید باشه؟ وقتی آدمهای علمی بیرون از ایران دلشون میسوزه و مفت میآن کار میکنن قیمت اینجور خدمات چقدر میشه؟ یا به یه زبون دیگه اگه اون پول رو بدن به استادهای خارج از کشور تمایلشون به همکاری چقدر زیاد میشه؟ و اگه اون پول رو ندن به فوتبالیستها چقدر؟ فکر نمیکنی اولی تقریبا صفره و دومی خیلیخیلی زیاد؟
دستمزد ایرانشون باید برابر نسبت درآمد سرانه در ایران به درآمد سرانه در امارات ضربدر دستمزد در امارات باشه. البته امارات مثال خوبی نیست به دلایل زیاد.
راجع به سوختن دل هم باید گفت در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته؟
بیشتر این آدمها پولکی نیستند چون راههای زیادی برای پول درآوردن هست ولی تامین مادی حق اونهاست.
فوتبالیستها چه تاثیری در رشد یک کشور دارند؟ در بهترین حالت معادل هنرپیشه ها هستند تا خلق را سرگرم کنند. ما به آب و برق و غذاو اشتغال بیشتر احتیاج داریم یا رضایت جماعت فوتبالی؟
مرجع اولی و دومی رو نفهمیدم!
ارسال یک نظر