محمود هم اتاقی جدید من از اردن است. یکبار صحبت می کرد که سیستم آموزشی و درمانی ما در خاورمیانه اول است. سطح زندگی در کشور ما بالاست و از این حرفها. در دلم گفتم:
چو بیشه تهی ماند از نره شیر/شغالان در آیند آنجا دلیر
به هر حال ما که بخیل نیستیم اگر آنها به جایی برسند ما هم خوشحال می شویم. سندش برای پیشرفت علمی اردن شتابدهنده سزامی اهدایی آلمان بود. در بخش درمانی گفت تا چند سال پیش برای جراحی های پیشرفته مثل جراحی مغز اردنی ها به خارج می رفتند ولی الآن در خود اردن عمل می شوند. توضیح داد که اخیرا در اردن بیمارستانی تاسیس شده که متعلق به کمیته امداد امام خمینی است،جراحهای اردنی جراحیهای پیشرفته ای درآن انجام می دهند و در بیشتر موارد پولی از اردنی ها گرفته نمی شود. حتی ایرانیها برای جراحی به آنجا مراجعه می کنند!. با هیجان گفتم از آنهایی که پول ایران را اینطوری خرج می کنند بیزارم. دهانش وا مانده بود.انتظارش را نداشت. شاید فکر می کرد ایرانیها همه احمدی نژادی هستند.چیزی نگفت و بیرون رفت. بعد آمد و گفت شما قدرتمندید و نفت دارید و باید با اسراییل و آمریکا مبارزه کنید. گفتم و شما؟ گفت ما در حال توسعه هستیم و نباید با این هزینه ها عقب بیافتیم و....این بار من بودم که خشکم زد. بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم.
چو بیشه تهی ماند از نره شیر/شغالان در آیند آنجا دلیر
به هر حال ما که بخیل نیستیم اگر آنها به جایی برسند ما هم خوشحال می شویم. سندش برای پیشرفت علمی اردن شتابدهنده سزامی اهدایی آلمان بود. در بخش درمانی گفت تا چند سال پیش برای جراحی های پیشرفته مثل جراحی مغز اردنی ها به خارج می رفتند ولی الآن در خود اردن عمل می شوند. توضیح داد که اخیرا در اردن بیمارستانی تاسیس شده که متعلق به کمیته امداد امام خمینی است،جراحهای اردنی جراحیهای پیشرفته ای درآن انجام می دهند و در بیشتر موارد پولی از اردنی ها گرفته نمی شود. حتی ایرانیها برای جراحی به آنجا مراجعه می کنند!. با هیجان گفتم از آنهایی که پول ایران را اینطوری خرج می کنند بیزارم. دهانش وا مانده بود.انتظارش را نداشت. شاید فکر می کرد ایرانیها همه احمدی نژادی هستند.چیزی نگفت و بیرون رفت. بعد آمد و گفت شما قدرتمندید و نفت دارید و باید با اسراییل و آمریکا مبارزه کنید. گفتم و شما؟ گفت ما در حال توسعه هستیم و نباید با این هزینه ها عقب بیافتیم و....این بار من بودم که خشکم زد. بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم.
۱ نظر:
بهش ميگفتي آخه مفت كه ميخورين حداقل چرا ويزا نميدين كه بياييم پترا رو ببينيم؟
ارسال یک نظر