در جایی خوانده ام ( خلاصه اش اینجا هست) که قبل از انقلاب وقتی چند کشور عربی موضوع جزایر خلیج فارس را به سازمان ملل می کشند ابتدا نماینده عراق سخنرانی شدیداللحنی علیه ایران می کند و بعد چند نماینده دیگر از کشورهای عربی نیز با شدت و حدت همین کار را می کنند. در تمام این مدت نماینده ایران خود را به خواب زده بوده و اعتنایی نمی کرده است (اگر زنده است خدا به او عمر با برکت بدهد و اگر از دنیا رفته است خدا رحمتش کند). خلاصه آنکه جلسه تا حدی داغ و متشنج می شود تا نوبت به نماینده ایران می رسد. او پشت تریبون می گوید من در تمام مدت این نطقها خواب بودم! و نمی دانم که آقایان چه گفتند. همین قدر می دانم که جزایر نامبرده متعلق به ایران بوده اند، متعلق به ایران هستند و متعلق به ایران خواهند ماند. وی سپس از پشت تریبون پایین می آید و سرجایش می نشیند و جلسه در بهت و حیرت فرو می رود. در این حال ظاهرا نماینده سومالی پیشنهاد می کند که پرونده بسته شود. اعضا موافقت می کنند و بحث تمام می شود. اینها را گفتم حالا اینجا را بخوانید و این عکس را هم ببینید. قضاوت هم به عهده خودتان.
۲ نظر:
اون موقع هم در اوج نبوديم، يك گرو ديگه مي زدن تو سرمون.
اردشیر جی می گوید: " شاه ایران تشخیص داده بود که برای حفظ منافع ایران، بهتر است در اردوگاه غرب قرار بگیرد." اواخر حکومتش او سعی کرد وابستگی به غرب را تعدیل کند. فعلا اطلاعات بیشتری ندارم.
ارسال یک نظر