امروز که حرفهای آقای رفسنجانی را خواندم پیش خودم گفتم جانا سخن از زبان ما می گویی (هرچند شخصا کپی رایت این حرفها را برای خودم حفظ می کنم) ولی چرا کامل و تمام نمی گویی؟ بنا به تاریخ معاصر (از دوره جنگهای ایران و روس به بعد)آخوندهای ما با هر چیز جدید صرفنظر از شکل و ماهیت آن مخالفت کرده اند، از تعلیمات جدید و مدارس نوین بگیرید تا شکل لباس، تلویزیون و....ماهواره ( الیته منظورشان احتمالا حرمت نگاه کردن به نامحرم و حرکات نامحرمانه! بوده است) همگی ابتدا حرام اعلام شده اند. عده کمی از مردم توجه نکرده اند، عده کمتری توجه کرده اند و بیشتر مردم هم اصلا کاری به این چیزها نداشته اند و کاملا بی خبر بوده اند. بعد کم کم دسته اول بیشتر شدند تا اینکه کاملا اکثریت پیدا کردند و بعدتر آخوندها شروع کردند به تبصره زدن و شرط گذاشتن و نهایتا داخل اسلام کردن عمل انجام شده. به همین راحتی.
فعلا با داستان بالا کار ندارم. دارم فکر می کنم که نتایج سیاسی حرفهای آقای رفسنجانی چیست؟به نظرم اولین نتیجه اش جایگزینی ولایت فقها به جای ولایت فقیه است. وقتی بپذیریم که فقه باید تخصصی شود یعنی فقیه جامعی نداریم و حکومت اسلامی باید توسط شورایی از فقها اداره شود. اگر یادتان باشد آقای رفسنجانی در سال 68 هم از همین فکر در مجلس خبرگان دفاع کرده بود. این بار شاید دموکراسی از بالا به پایین در ایران گسترش پیدا کند!.
فعلا با داستان بالا کار ندارم. دارم فکر می کنم که نتایج سیاسی حرفهای آقای رفسنجانی چیست؟به نظرم اولین نتیجه اش جایگزینی ولایت فقها به جای ولایت فقیه است. وقتی بپذیریم که فقه باید تخصصی شود یعنی فقیه جامعی نداریم و حکومت اسلامی باید توسط شورایی از فقها اداره شود. اگر یادتان باشد آقای رفسنجانی در سال 68 هم از همین فکر در مجلس خبرگان دفاع کرده بود. این بار شاید دموکراسی از بالا به پایین در ایران گسترش پیدا کند!.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر