کج دار و مریز یعنی که ظرف آب را کج کن طوری که آب نریزد. فکر می کنم این بهترین توصیف برای آینده ایران (بلند مدت) است. بخشی از این وضعیت به فرهنگ ایرانیها بر می گردد که چون خیلی پرادعا هستند حد خود را نمیدانند (اصولا اگر حدی برای خود قائل باشند) و در نتیجه تصور درستی از تواناییهای خود و دوست و دشمن ندارند و نهایتا کم مایه باقی می مانند. مثلا ایرانیها راضی نمی شوند که کشورشان مانند سوئد و یا ایتالیا شود( با اینکه فرسنگها فاصله داریم). این کشور ها جاه طلبی ایرانی را ارضا نمی کنند. ایرانیها خود را با آمریکا و دست کم ژاپن و آلمان مقایسه می کنند.
بخش دیگری از این وضعیت به خارج از ایران مربوط می شود. به همه آنهایی که با رشد ایران منافعشان به خطر می افتد. ایران به لحاظ سرزمینی ( جغرافیایی و منابع طبیعی)، تعداد تحصیل کرده ها و چند مشخصه دیگر قابلیت رشد سریع دارد. بنا به بعضی از مطالعات، ایران می تواند سالیانه تا 80 میلیارد دلار از طریق ترانزیت هوایی، خطوط نفت و گاز کشورهای همسایه، ترانزیت ریلی و زمینی کالا و مسافر، ترانزیت داده (دیتا) و توریسم درآمد داشته باشد. مهمتر از همه اینکه ایران بر خلاف بسیاری از کشورهای مشابه توان آن را دارد که آغازگر دومینوی رشد در کشورهای همسایه و اسلامی باشد .
فعلا نیروهای تقدیس کننده سنت ( از ماست که بر ماست) و نیروهای خارجی ترمز را باهم در دست گرفته اند هرچند که این قطار به جز در شرایط خاص سرعت چندانی ندارد. از طرفی توقف و سرعت خیلی کم هم برای هیچ کس مطلوب نیست. بالاخره فناوریهای جدید بازار می خواهد و ما به این زودیها نباید نقش مصرف کننده صرف محصولات نوین را مادامیکه پول نفت هست رها کنیم.
بنابراین مساله اصلی در این گوشه عالم این نیست که چه کسی سکان را در دست دارد ،مساله اصلی این است که سرعت رشد چقدر است. بهترین توصیف همان کج دار و مریز است.
بخش دیگری از این وضعیت به خارج از ایران مربوط می شود. به همه آنهایی که با رشد ایران منافعشان به خطر می افتد. ایران به لحاظ سرزمینی ( جغرافیایی و منابع طبیعی)، تعداد تحصیل کرده ها و چند مشخصه دیگر قابلیت رشد سریع دارد. بنا به بعضی از مطالعات، ایران می تواند سالیانه تا 80 میلیارد دلار از طریق ترانزیت هوایی، خطوط نفت و گاز کشورهای همسایه، ترانزیت ریلی و زمینی کالا و مسافر، ترانزیت داده (دیتا) و توریسم درآمد داشته باشد. مهمتر از همه اینکه ایران بر خلاف بسیاری از کشورهای مشابه توان آن را دارد که آغازگر دومینوی رشد در کشورهای همسایه و اسلامی باشد .
فعلا نیروهای تقدیس کننده سنت ( از ماست که بر ماست) و نیروهای خارجی ترمز را باهم در دست گرفته اند هرچند که این قطار به جز در شرایط خاص سرعت چندانی ندارد. از طرفی توقف و سرعت خیلی کم هم برای هیچ کس مطلوب نیست. بالاخره فناوریهای جدید بازار می خواهد و ما به این زودیها نباید نقش مصرف کننده صرف محصولات نوین را مادامیکه پول نفت هست رها کنیم.
بنابراین مساله اصلی در این گوشه عالم این نیست که چه کسی سکان را در دست دارد ،مساله اصلی این است که سرعت رشد چقدر است. بهترین توصیف همان کج دار و مریز است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر