۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

وداع با انتخابات

از نظر من عمر برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی به سر آمده است چون برایم به هیچ وجه روشن نیست که نظام چگونه می خواهد بعد از سرکوب خونین و رسوای سال ۸۸ مردم را به خصوص در شهرهای بزرگ به پای صندوقهای رای بکشاند و مقبولیت خود را به نمایش بگذارد. فعلا با ادغام انتخابات شوراهای شهر و روستا با انتخابات مجلس شورا از این ستون به آن ستون کرده اند تا فرجی حاصل شود . یا باید قید انتخابات را بزنند و بیعت را جایگزین کنند و یا اگر قرار است انتخاباتی برگزار شود ولو آنکه نمایشی باشد باید دست به کار تغییر قوانین و ارایه تفسیرهای جدید از قانون اساسی شوند.
هرچند که مورد اول بسیار مطلوبشان است ولی با توجه به اوضاع و احوال داخلی و جهانی دور از تدبیر به نظر می رسد گرچه این جماعت نسبتی با تدبیر ندارند. در مورد دوم شاید بتوان با تفسیری جدید،انتخابات را مخصوص با بصیرتها دانست. بصیرها می توانند انتخاب کنند و انتخاب شوند و بقیه صرفا در حد رای دادن به بصیرها حق رای دارند. مجلس خبرگان چنین الگویی دارد و شاید بتوانند آن را به همه انتخابات تعمیم بدهند. ذیل مورد دوم گزینه دیگری هم هست و آن اینکه جماعت احمدی نژادی ناز مردم را بخرند و دنبال رایهای موسوی بیافتند. این کار از آنها بر می آید و بعید نیست که برخی حرفها و اقدامات مشایی در همین جهت باشد.
به هر حال در میدان انتخابات و در جدال قدرت بین ولایت پرستها و احمدی نژادیها جناح آقای خامنه ای بخت پیروزی ندارد ولی هنر عوام فریبی احمدی نژاد هنوز کارکردش را از دست نداده است. در این میان آنچه قربانی شده است حق ملت ایران برای تعیین سرنوشت است.
باید با انتخابات وداع کرد.