۱۳۸۷ بهمن ۱۲, شنبه

آدمها

همه آدمها شبیه یکدیگر هستند، بعضی از آنها با بقیه فرق دارند و... هیچ دو آدمی شبیه هم نیستند.

۱۳۸۷ بهمن ۹, چهارشنبه

نظریه دیگ زودپز

بنا به این نظریه، الآن شرایط ایران مانند یک دیگ زودپز است. همه آمارها و شاخصها بحرانی هستند. فشار داخلی ناشی از بیکاری،تورم،فحشا،مواد مخدر،فساد مالی و...جامعه را به حد انفجار رسانده است. پس باید درش را محکم بست، همه چیز راکنترل کرد و خلاصه یک چوب بالای سر مردم گذاشت و در عوض برای آن یک سوپاپ پیش بینی کرد. دارم فکر می کنم این سوپاپ چیست؟کارایی دارد یا نه؟

مبارزه


ما از اول انقلابی بودیم!

ملت فراری

تقریبا هر هفته یکی دو ایرانی درخواست پذیرش به دانشکده می فرستند. اعتماد به نفس این جوانها هم خیلی زیاد است. شخصا تا قبل از فوق لیسانس به طور جدی به تحصیل خارج از کشور فکر نمی کردم ولی حالا این جوانها هنوز لیسانس نگرفته شده اند آخر نانوتکنولوژی وشبیه سازی و....و پذیرش دکترا می خواهند. از دانشگاههایی هم هستند که گمان نمی بردم اصلا کسی ازآنجا متقاضی باشد. خودشان را خیلی هم مغز معرفی می کنند. فعلا مغزها دارند به آمریکا و اروپا و پاچه ها به دوبی و قطر می روند. زبان و گوش و چشم هم در داخل مصرف می شود.(العاقل یکفیه الاشاره). اصلا شک دارم که ملتی به نام ایرانی وجود داشته باشد. اقوام و ملتهایی هستیم پراکنده و بدون انسجام و آرمان که کنار هم به دنیا آمده ایم و گاهی توهمات مشترک داریم.

۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

چگالی زمان

این کمیت را من امشب تعریف کردم ولی مفهوم آن خیلی قدیمی تر از این حرفهاست. دو بازه زمانی مختلف در تاریخ چگالیهای یکسان دارند اگر بتوان تعداد مشخصی کار با کیفیت یکسان را در آن دوره ها به پایان رساند. مثلا اگر در زمان رضا شاه ساخت یک کیلومتر جاده آسفالته بنا به فرض یک ماه طول می کشید و الآن به خاطر فراوانی نیروی کار فنی و ورزیده و ماشین آلات مختلف یک هفته طول می کشد می توان گفت چگالی زمان یا ارزش زمان به ازای یک دوره ثابت زمانی افزایش داشته است به این معنی که هر لحظه در دوره معاصر 4 برابر دوره رضا شاه ارزش دارد چون می توان 4 برابر کار انجام داد. به نظر می رسد از اول تاریخ تا حدود 200 سال پیش این چگالی چندان تغییر نکرد ولی از آن به بعد به سرعت زیاد شده است و هرروز هم بیشتر می شود. با این تعریف 30 سال گذشته معادل چند سال دوره پهلوی، چند سال دوره مغول و چند سال دوره هخامنشیان بوده است؟ خودتان قضاوت کنید.

۱۳۸۷ بهمن ۵, شنبه

معنی واژه ها

این روزها برای توصیف ایران و ایرانی و باورهای آنها به شدت با کمبود لغت روبرو شده ام. واقعا فکر می کنم کلمات قادر نیستند توصیف مناسبی به دست دهند. آقای خمینی دست کم یک جا درست گفته بود که: "در دوران ما الفاظ از معنی تهی شده اند". من اضافه می کنم که اصلا انگار معانی کلمات وارونه شده است. مثلا دروغ وقتی معنی دارد که در کنار آن راست هم وجود داشته باشد ولی وقتی همه چیز دروغ باشد باید در معنی واژه دروغ شک کرد.

۱۳۸۷ بهمن ۳, پنجشنبه

تنها یک زمین

هرچند این لینک رو قبلا معرفی کرده بودم ولی مناسب دیدم که دوباره سراغی از آن بگیریم. به دوباره دیدنش می ارزه.

چراغ قرمز

اوایل که به دویدن پیاده ها برای عبور از چهارراهها نگاه می کردم فکر می کردم لابد دارند ورزش می کنند تا وقتی که خودم مجبور شدم این کار را بکنم. زمان سبز بودن چراغها به طرز مضحکی کوتاهتر از حداقل زمان لازم برای عبور از چهارراه است و در نتیجه زنده بودن شما در چراغ قرمز فقط به لطف راننده بستگی دارد. اگر نخواهید ریسک کنید و یا زیر بار منت کسی باشید باید بدوید و از چهارراه رد شوید.

۱۳۸۷ دی ۳۰, دوشنبه

اوباما

فردا در یک مراسم رسمی و با حضور تقریبا 2 میلیون نفر اوباما سوگند می خورد و رئیس جمهور آمریکا می شود. با توجه به وخامت روابط ایران و آمریکا، انتظار می رود که یا روابط بهبود پیدا کند و یا خیلی بدتر شود، به هرحال همینطوری نمی ماند. جمهوری اسلامی قطع روابط سیاسی و برقراری روابط اقتصادی را خیلی دوست دارد. اگر بدتر شود ممکن است خیلی از ایرانیها را از آمریکا بیرون کنند همانند کاری که پس از واقعه گروگانگیری انجام دادند. یکی از افرادی که اخراج شده بود دکتر مشحون بود که دوستان آمریکاییش جایی در موسسه ماکس پلانک آلمان برایش پیدا کردند تا او بعد از چند سال بتواند دوباره به آمریکا برگردد.
بالاخره معلوم نشد که این اوباما با ما هست یا با ما نیست. کاشکی پدرش یک فعل هست یا نیست هم به اسمش اضافه می کرد!. مردم ایران که همراهی شان را با حسین حسین گفتن (ماه محرم است) نشان داده اند:)

۱۳۸۷ دی ۲۹, یکشنبه

هدف

در جمهوری اسلامی هیچ برنامه ای وجود ندارد. نه نظام تربیتی برای انسانها طراحی شده است که نشان دهد آدمهای این نظام چه توانایی هایی را باید به لحاظ آموزشی و اخلاقی کسب کنند و نه الگویی برای تعریف زندگی ایده آل در سایه این حکومت وجود دارد. هیچ برنامه جامعی برای بهره برداری از آب و خاک، تعامل با کشورهای دیگر، گسترش دانایی و سلامتی و.....وجود ندارد. همه برنامه های ادعایی هم ته مانده های برنامه های قبل از انقلاب و یا تکمیل شده آنها هستند که روی دست حکومت مانده اند و البته کمی هم با شور انقلابی و ادعاهای عدالت طلبانه و توسعه گرایانه بعضی چپگراها و تکنوکراتها مخلوط شده اند. با این وضع و با این همه اصرار کور برای راه انداختن بساط تظاهر دینی که مخالف فطرت و نیز نظام مسلط جهانی است ، ایران و حکومت ایران در طی یک فرآیند دردناک طولانی مدت و پرهزینه در نظام جهانی حل و هضم خواهد شد. این فرآیند به طول عمر جمهوری اسلامی ربطی ندارد چون ماده فرآیند ملت ایران است. جمهوری اسلامی قطاری است که رو به قبله غرب حرکت می کند ولی سینه زنی و عزاداری هم در آن مجاز است.

توضیح: این متن بیش از حد مودبانه و محافظه کارانه نوشته شده است.

۱۳۸۷ دی ۲۷, جمعه

قدم خیر!

انشاءالله که خیر باشد. با ورود تلویزیون بی بی سی به صحنه و با سابقه ای که از آنها می شناسم فضای رسانه ای ایران تا یکی دو سال آینده تغییر خواهد کرد. به قول حسین اوباما این کار بازی عوض کن (game changer) است.

۱۳۸۷ دی ۲۶, پنجشنبه

داستان هسته

ایران هر روز هسته ای تر از دیروز و مردمش هر روز بی هسته تر از همیشه!
إذا الشعب يوماً أراد الحياة فلابد أن يستجيب القدر(دکتر یحیی شامی).
وقتی ملتی بخواهد زندگی کند، قضا و قدر چاره ای جز اطاعت ندارد.


۱۳۸۷ دی ۲۴, سه‌شنبه

تعالیم انجیلی

بنا به مطالب کتاب مقدس و تایید دوستان آمریکایی، آدم و حوا به خاطر گناهی که مرتکب شدند هرگز زنده نخواهند شد و برای آنها بهشتی در کار نیست ولی اگر شما مسیحی باشید در دنیای دیگر وارد بهشت خواهید شد. کفاره گناهان مسیحیان را خداوند وقتی در قالب عیسی حلول کرده بود با زجرهایی که کشید پرداخت کرده است (خودش دریافت کرده است؟!). اگر شما مسیحی نباشید ولو اینکه آدم خوبی باشید مجازاتتان این است که در روز رستاخیز زنده نخواهید شد و خبر خوب این است که جهنمی در کار نیست.
حالا چرا گناهان همه بخشیده می شود به جز آدم و حوا؟ چون آنها کامل آفریده شده بودند و حق نداشتند مرتکب گناه شوند ولی از اختیار خود سوءاستفاده کردند. بقیه آدمها چون کامل نیستند بخشیده می شوند.
خلاصه اینکه اگر می خواهید اجداد اعلی (آدم و حوا) خود را ملاقات کنید نباید مسیحی باشید!

۱۳۸۷ دی ۲۱, شنبه

احمدی نژاد، چرا نه؟

اگر تنها اثرمفید بقای احمدی نژاد، قطع یارانه های سوخت و انرژی و تقسیم پول آن بین دهک های پایین تر درآمدی باشد من طرفدار احمدی نژاد هستم.
اگر اسفندیار رحیم مشایی که دوستدار مردم آمریکا و اسراییل است از رویین تنان نزدیک به احمدی نژاد به حساب می آید من طرفدار احمدی نژاد هستم.
اگر در دولت احمدی نژاد است که از خط قرمز رابطه با آمریکا می شود عبور کرد من طرفدار احمدی نژاد هستم.
اگر می توان با اتکا به حمایتهای دولت احمدی نژاد از خجالت آخوندها درآمد و به مراجعشان و مرجعیتشان بی اعتنایی کرد من طرفدار احمدی نژاد هستم (اینجا را بخوانید).
اگر بازنشسته ها پیش از آنکه کاملا بی آبرو شوند می توانند تا بیش از دو برابر از دولت احمدی نژاد حقوق بازنشسنگی بگیرند من طرفدار احمدی نژاد هستم.
اگر قرار نیست که در انتخابات بعدی ریاست جمهوری، تغییرات ساختاری در حکومت بوجود بیاید من تا اطلاع ثانوی طرفدار احمدی نژاد هستم که تغییرات ارزشی بوجود آورده است.

۱۳۸۷ دی ۱۹, پنجشنبه

پاسخ هوشمندانه

تاکنون مصاحبه های زیادی را با افراد سیاسی گوناگون ایرانی و خارجی مشاهده کرده ام . قصد ندارم که راجع به عملکرد کسی هم قضاوت کنم ولی از بین مصاحبه هایی که با ایرانی ها انجام شده است از پاسخ هوشمندانه دو نفر به دو سوال خیلی لذت بردم.
در یک برنامه لوس تلویزیونی ، مجری خیلی لوس برنامه به شکلی تحقیرآمیز و رندانه و احتمالا هماهنگ شده از آقای مهاجرانی که آن موقع وزیر ارشاد بود سوال می کند آیا شما عاشق هستید؟ اگر می گفت نه جلوی جوانان به اصطلاح دو خردادی ضایع می شد که خیلی از آن جوانان انتظارات خاصی داشتند و اگر می گفت بله آن وقت نمی توانست مردم متشرع را قانع کند که حرف پرتی نزده است. او با خونسردی گفت هر کس باران را دوست دارد عاشق است و من هم عاشق هستم چون باران را دوست دارم!
شاه در آخرین مصاحبه ای که انجام داده است در پاسخ به این سوال که آیا شما ناراحت نشدید که مردم ناسپاسی کردند و در ازای خدمات شما انقلاب کردند گفت: جایی خوانده ام که ناسپاسی حق انحصاری مردم است.

۱۳۸۷ دی ۱۸, چهارشنبه

قیمتهای عجیب

هیچ فکر نمی کردم که یک روز شاهد باشم قیمت یک بادمجان با یک انار برابر باشد، پنیرسفید (فتا) بیش از دو برابر کره قیمت داشته باشد و یا قیمت نان در دو شعبه از یک فروشگاه زنجیره ای فرق داشته باشد. بالاخره آمریکا سرزمین رویاهاست و بعضی ها آرزو به دل مانده اند

۱۳۸۷ دی ۱۴, شنبه

نیاز به آمریکا

اگر آمریکا سرما بخورد دنیا ذات الریه می گیرد و اگر آمریکا ذات الریه بگیرد دنیا می میرد. ظاهرا همه دنیا به کشوری مانند آمریکا احتیاج دارند. کشوری که مصرف کننده بزرگی باشد و پول معتبر برای پرداخت مواد مصرفی اش داشته باشد. 
آمریکاییها دچار بحران آموزش هستند. کیفیت تحصیل در دبیرستانها و دانشگاههایش پایین آمده است و به خصوص مهندسانش ورزیدگیهای سابق را ندارند. خودورهای تولیدی آمریکا قدرت رقابت با خودروهای ژاپنی و آلمانی را ندارند. موتورهای آمریکایی پرمصرف هستند. البته این خودروها هنوز مشتری دارند چون فرهنگ آمریکایی بزرگ پسند (به خصوص خودروهای بزرگ) است. این فرهنگ بوسیله تبلیغات و با سرمایه شرکتهای نفتی و خودروسازی آمریکا تقویت می شود. 
یادم می آید که در اولین روز دانشجویی ام در شریف، دکتر وساقی می گفت اگر کمتر از 16 ساعت در روز درس بخوانید باید انصراف بدهید. در غیر این صورت ما شما را با  نمره های پایین تنبیه می کنیم چون شما دانشجوها هزار بهانه دارید که درس نخوانید و ما استادها فقط یک ابزار داریم که شما را به درس خواندن وادار کنیم و آن نمره است. اینجا در آمریکا معدل دانشجوها بالاست ولی سواد خیلی کمی دارند. تعدادی از فارغ التحصیلان دکتری از دانشگاههای مشهور آمریکا مانند ام آی تی ، آستین و کرنل را دیده ام که از حل مسائل کتابهای درسی عاجزند و بعضا حتی درک روشنی از تز دکترای خودشان هم ندارند. تا ندیده بودم باور نمی کردم. 
فرهنگ سخت کوشی و انضباط تمدن ساز است. نسلهای جدید در همه جای دنیا نسبت به گذشته تنبل شده اند ولی آمریکا بر خلاف کشورهایی مثل ایران( که خسر الدنیا و الآخره شده اند) هنوز این توانایی را دارد که جبران کند.